Cinema Star (Oct 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

بود و داش نمی‌حواست حدائی بلند سرا صدای! ودر قلعه بیچد محکنا لگدیسج شست احید وید .دشته اززست احمد رها بشد » نحدداهمانا هي گلاویر خدند. مدای دادوفریادار خانه نه سلیسة شنت و از زر ! زیر جاد پهان کرده ود:و بکیار زلهاامنه‌سود سرا اوو مبگت سهماش تحاطر و ه آتعایق ی افتاد مو رنگ به چهرهندانت . طلکی آنچتان دلیل و پیچاره وزود شده سود کهیچگونه عکی‌العملی ازحودش قوالت نثان بدهد. تسیب سه سلیه وفتی‌دند آخوب به‌این ودییا آمی‌خواند. وشعله این حادالحطه به لح زبادتر متود, فربادرد بکی‌ره کلانشری پاساد‌داره.. بدیخت نم دو بان ازشتری ها که داحل حیاط ودند »سر ون‌فر ار کردند. بشت درجععت های فاحته که و ی‌خانه‌های آناطراف ودند سوی ان خانصر از یر خدلد توی الاقتری زپادی حبع خدم‌بود. رد پاشده ود.صود بای‌جتمزیل برون زده بود وعرسی پادونوچه‌اجندا ۱ کلاوپزبود وخت کتك ورد . عل‌اینکه این‌دفعه ریئل با بسد کانی طرف شده‌ود درهمن وفع درحباط محکتاز شدو ازباساد ومد هم اء باه ار شدند تیم بر بدن اسر ستلرعانفی حرفنه سلسته تا گنت مر تشون سب ننیه <ر فهارو کلانم مینوداکت و آرام خودش را در گونه‌ای ی پنهان کرده‌بود ومیلر زند, ریسل و نمی میخ اس هر اه‌پات‌انها از حانسه خارح. شودنگاهی بامیو ابداحت حرفی‌نزد . بی‌ازرفشن‌پاس‌انهاو_ بقیه اقراد ۰ د خانه را نستند و سکوت‌نگینی حانگزین حجال چد لحتلاعیل گر دند بات طوطی در فنی که گوثه حاط حودش غرغر میکرد. . اماباچتم‌هایش میدید که جه خا له‌سگدرد حرف زدن فهمیدند . هرچه مینو باالتمای حرف مبزدآنها حالیشان‌نبود بکی‌دیگر از زنهاکه تااپن لحند سکوت کرده بود چلو امد و گفت رف بائه‌تعلیش معلومه دو تن ار زنهابامینوس جنگ ودند داشتد ؛ مبحواستد او راکتاك بز ده سا بلکه از اوچشم زهره بگیر چزرابنکه اشگ برزد وضالی غلظ کردی اومدی اینجا میتو چه‌میتوانت بگوید » زوز کم دانت بغزاوب می‌نشست وخورشید رنگ میباخت , سس که بیچاره ومتاصل درز فاحته کلوش که رغشه عجسی دارد دروجودش ستوا قرار گرفته ود . دارد ختك میشود احاس کرد دست جندزن گه ابا گسم ۰ مبشود حالث بدی داشت پیدا میکر مرش کبج میرف .. چنه‌انشل رنگها عجیب وغرسی را مدید نگهای ت وی وفزح صداها در گونش انعکاس نجسی وحتتاکی یبدا سکرد متل این عسها نب که‌در بل غار حلوت و تارپلك اس هن حیوان درنده شده باشد , مرش سکس بو د و روی تاش انالنه بو 2 خسس رف شده »و ۱ وفت ان کاسینو از هرولیین استفاده کند 1 میو مناد شده بود وخونش هو نقیه در سنیحه شمازه ۱5۵ ستازه س‌با نهییوت