Cinema Star (Nov 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

‌ نا ننکه‌در «فیلم بازی می کنم تا تو ن ایم‌ارحوقربد نگری دازد. و باز بکران‌تا تربرای‌تأمین مخارجزن دک ب4سیهازوی‌می اور ند. و دد تهران ۱۵۰ سالن سینما و باك سالن دسمی تاتر دارزیم!7 همیشه برای بازیگریکه‌از نثاثر به سیما آمده . حرمت دیگری داشته. شما که هردوی این زمینه ها را تجربه کرده‌اید ۰ ایندو فصا را چگونه می‌بینید ٩‏ تثاتر بخاطر سالهای زیادی که مس در آن کار کردمام (یعنی حدود بیت‌و پنح سال) در مقابله با سینما که تعداد فیلمهايم از پنوب شش تا تجاوز نمی‌کند درنزدمن ار ورن خاسی برخوردار استکه ازآمیزش پیشتر من با این هنر بوجود امده , تفاوت تثاتر باسیما شاید از همین تفاوت ورن حاصل شده باشد . هنرپیله‌ی تثاتر دريك ساعت معینی به اجرای نبایش خود می‌پرداژد که دوهرنمایش نبت به نبایش دییگر می‌تواند خلاقیت نوتری بیحشد ؛ وانعکاس تماشا گر از بازی او می‌تواند طی هر نوبت تحرلدتاره‌ای در او بوجود اورد . و چون زنده است و بطور جانوار در ند تماثا گر حرف می‌زند . و از تکنيك ماثیی استفاده نمیکنه + وژن خاصی به تثانر می‌بخشد . سینما يك مقدار ماثیتی است و پك مقدار تكنيك , که پازی هنرپیشه روی نوار پسورت ثبت شد» , میمائد . و سر خلاف تثاتر که تماثا گرفی‌الفور درمقابل پاژی عترپیئه عکس العمل نشان‌میدهد , درسینما پعدهاست که تماثاگر می‌تو اند راجسم به آن اظهار نظر موافق با مخالف داشته باشد . دز تثاتر » رابطه‌ی بازیگر و تماثاگر خیلی سریم ره وبدل می‌شود : در همان تویت , در همان نقش » در همان سحنه ولی حسی که بینعا نسبت په تثاتسر دارد در کمگرش فوق‌الماده‌ی آن و در بر کرفتن تماتاگر بیشتر است ۰ ابن در تثاتر عنرمند. استکه‌کارش را بینتر بینتنه . پخصوص که سینما از نظر کسوت بیشتر هن رمند را تامین می‌کند . ولی باز وقتی‌يك هنر پیثه تئاتر نمایشامه‌اش را بازی می‌کند وبعحانه عیرود احاس خرسندی عجیبی میکند: و حی در او بوجود می‌آید که شاید ننود آانرا برای خواننده يا بینده تصیر کرد و این همان آ نار حرمت است که شمااشاره کردید 8 گفتید که وزد در سیما و تناثر ازنظظرشما توفیر دارد. منفلور شمااز وزن همان ریتم است ؟ يك تثاتر پخاطر رابطه‌ای که آنا پامردم پرقرار میکند ۰ ژنده بودن آن و اجرایش در يك زمان کوتاء در فنایی سربحه » سنگیلی خاصی دارد ۰ خاید تلاتر مملکت ما به آن مرحله نرسیده باشد ولی مثلا وفتی شما به تناترهای اروپا می‌روید , این حرف من در مورد وژل‌مسداق پیدا می‌کند : که مردم چگونه‌فیالمثل در برلین بالیاس رسمی به تیاغای تثاترمیآمدید. بر این قیاس تثاتر يك عده تماشاگر خاسی دارد که شاید سینما نداشته باشد وپالمکس: 8 بس بطور خلاصه‌تر: مفلورشما از وزن » وزین‌تر بودن و سنگین تر بودن قتاثر لست به سینعاست ؟ ثه , الیئنه به‌این روشتی نمیخوانتم بگویم . چون سینما بخاطر کسترش فوق‌لماده‌اش ار تثاتر غنی‌تر است + وتثاتر از نطر افتصادی لپت به سینما ققیرتر است , چنانکه مضارج اداره‌ی آن واقما مشکل است. و بدون كمك دولت اسلاامکان پذیر نیست.. درحالیکه تسب ۰ این" وجود ابن خوانتم, هر , میدا از ظر, اقنماه‌ی تامین است و فیلم پرای فروش په همه‌جا می‌رود . وعلاوه براین امکانات .از تعداد زیادی تماشا گر ۱ برخوردار است که برای تثاثر هقدورئیت 8 آیا در کاربازیگری از چیسز بخصوصی تاثیر می‌پذیربدآوباکس بخصوصی ملیم شما درابفای نقش است ؟ چون ارتباط شما با تماثاگر همیشه خارج از خط مکالمه نوده » و بیشتر با برش و اعطاف هم اء نوده است , ب هر نمایش‌ياك کارگرهان دارد ؛ که‌از دید گاه‌خودش پاژیگررا رهبری‌می کند تا حتی الامکان به‌خو اسنه‌هایش نزدیاك شود و این چوهر ویژکی خاسی اسنکه می‌تو اند آنر ایپروراند. باژیگرانی که‌اینچین روابطی با تماثاکر برقرار می‌کنند ۰ پا کبك از دیالوك و روانشناسی ؛ حالائی را که بچتم دیده نمی‌شود ۰ عینیت‌می بخشندو اگر نخواهیم بر گردیم به «استانیساروستی» نی همان «کار باخود» , این از قدیم پوده ۰ و رای را که به بازیگر مي‌دادند وی خودش با خودش روی آن رل کار می‌کرده و بعد کارکردان آنرا می‌دید و بازیکز را رهبری می کرد آن کار کفبازیگر با؛ خودش و در درون‌خودش انچام مي‌دهد, وآن چیزی که به فکر و ذعنش می‌آید + و بعد اراثه می‌دهد ؛ جوهر خاسی می‌خواهد که دردرون همه‌نیست و هر پازیگری از آن برخورداز ست 8 نظر تماناگر سکن است. بیاكیا چند نثر معدود بازیگر جلب شود ۰۰« غىاناگر انکشت میگذاردروی‌این مونوم که فلان بازیکر اینرا خوب گمت ۰ پاخوب بازی کرد . از ظر تکنیکی مشکف ۰ ری 2 .> », حبا پتوان برای هنر باربکری کرد . گاهی تماشاگر چنان حجو پاثه اثر می‌شود استکه پا کننایه حمین عراصد کماك و رهیری کار کردال ۰ و بادرون گرایی عنرپینه پا خودش که اماسش را نرم و لطیف پیرون مي:جه تماثاگر را تحت تاتیر می‌گداره « و آل کله‌ی «حل» که شما گفتید بدست میابه آماهمین آدم پعده از اینکه کارش لام عوء ۱ و از تلاتر بیاید بیرون باز حواش است رون س البته اینها تلوری. هایبی الستکم یله مفدارش حین کار و پاث مفه‌ارش من خواندن کناب بست می‌آیذ 8 در کار کا رگردانی و با نویسنادگی بك سك خاصی می‌توان سراغ گرفت . که مثلا این کار واقع گرا است با آنکه مه طیعت گر ابش دارد . و در ابن چیزها. در بازی شعا ما می‌تو الیم روش و سبك خاصی خودنان را ازنظر بازیگری سرا بگیر یم واگر اغراق نباشد ععکن‌است بکنفر روش کار و شیومی بازیگری شما را برای یکنفر دیگر تعریف کند + و آن تکنفر تشخیص ببهد که این بازی متعلق به انتفلامی است ۰ . شما بيك مباك خاصی در بازیگری در مورد . خودتان اعتقاد دارید با ه ؟ باین ترتیب که بازی شما را سوا کند از باری هنرپیثهای : 7