Cinema Star (Feb 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

هفترود یش بوه , پفپراز می ۶ مت دیگرهم قیاق انار مهار فستودندو هم کباوتراتگاری بجاونور ٩‏ میکردند .نیام ای انار هاي دیا پهعاسبت نعي, دروآلهم هد سوم عرمروعي توام باحناژت:! عل اینکه آدم هلت خونش را کوچل حس بکند: پیت ابنکه واره نود » نگاهی باراد نها ماندازه ویعد سعی_ مبکند. جابي خالي پیده نگند تا خومش را از نیس وگ اد جحي نگاهرارا. دهم بسن ۲۵۳۵ هنت روز پیش‌بود , وقی وارنخبت | هرچهار ربا گاهات راز روکذم رداق ععهای مجله . مرف نوکلاندیی. آچه تیان . ابا دلي من ریت بات مق بي مبتانه #ب‌لها اتنارت راکلید» تک خی ود > مس ی ار پی گته بودلد امروز مانی و آمنی ‏ وچنکرین نوجمی به هیچ کی‌تگرتق | تاد درتدم علا , قطا توودق کدضاست ُحب تلق اعتر : افري براپت نداشتد ار من : بل بل خالی ود ه روش "| نی ویی ریت را روی بای چبت | قراردانی رانا 4 ای خبرمکدی, رو بای بات زی,چدنی میبایدت ۰ کاهیاولات پاست راست: عوهای بشدو ج گنت که ی ار مورت را میوناظ ۰ تسار چردی وباز مر فکر فرو میرقی « زد چادزی از مب پپرونآمدو بك زاومدار ااق انار + به حفوارد خدلد . خالاه بفر بوویم من وتو وی برد می که با نا فردینیاش موز روزنمه عم را مسکازید زیم عافت تباورد ۱ چندین حسمله درنهم مرور عریم که نوسله آلها : ر محت رابانوباز نم ؛بالاخره ذست وبا کته گنت : اقا ! پهنید» بات جلسای هت ۶ چتمادبی لت ر) سوریو دوختی‌و مش انکه با همان يك ناه جوجه شیک هرد ینم بعندی شنکیق دی ویس از ناه کریدسات ؛ باصدانی کی + جنود بازجه ! ود هردیت خديم ۰ حالا سشتر پر توت خرف برنم دم میت وفت بتوانه را هزات بارتکرا کنو توهم بر بخ نیت را هزاران سار برویر پاشی وچتات نی تکللت «! جصی سوزی . نی عجیب ؛ هم زد پائو حرق بزنم . بافنی که ناه سدح بودی وتاید چند لحلهی دیگر مبرقی و من هرگر مواق بدیدات یندم , 4انمیس بات تورا ۸ دستمی‌دای؛ میخواستمث/انعام وچودم میحولتت . تخصیت و وفارمدا ارنست دانه بودم: . چم از توبرنیدانتم وتو اصالسوجه نودی زن ومد : از لب حارج خدند, وعرد چرادن کرت . خواتم گرب ۳ 7 ات تدم و هه مرت موهای‌بنست بازدهم بهمن ۳۵۳۵ راز مورت ؛ پت کوش میبردی و با چن اری وتی که از عن حرظ عکی‌اللی نان آندادی + قنط آجی‌شا. عتبدی وخودت را وی لیام رها کرتکد مورتم (! که روی سرت گذاجتو + حدای حی‌وخس هت زا ابص( یکتیدی . دلم موخت . خواستم رکنم ولی حلوی خودم را گرفم . تیخواتم حس کی عه محیف هتم . حج‌چپز رم مالیا ار آحه بودی و ی مهم نبود + من هی تراضی پودم مهم تبون مرلو روی ی من باند ومورت مق + روی بوهای تو پرمرد عیکی پرون‌آمد ودکتر خر پاتلای در معك ابسادو گنت ب برمانل اسب تکر جودو نودم راگرفیو کمکت کردم . سیدات هورحس و مبکرب دام مایت عیتوالتم و ام را نو بدهم وسی مرض ترافرای حودم بردارم دکتر + خیلی با و حرفنزده حرفهانی هي دگرها بر هایتاندگوید. ریز دارویت نسنورنی که فد گوتی آذم شود ولی خودادم نان هاش دل نم‌بکد وقتي بعایات تدابند ۰ دگتر از و خولتکه ی انار ترگردیو آلوفتبان‌عحیت 2 . یچره دکتر * فکر. مسکردمی‌هسرک هت . آوگت باید موقطعي باشید.۷ مبنرایده رفنستن کت دم نسبارستان باه درغیر ایهورت درمتزار از لو مینك تنوید اس ختا و 3 بجاي ت کي تشکر ۲ عداجالقی وتا وریت هي بدکر لالم وبباری مسلول روی سینه اد ۰ از طلب خارح‌ندم تویاناق انقلار هیچ کی نود" تجضب کردم میاست متظظرس متد: بت رون نایم سرایبه یات دویدم ریاد دور نشده‌باشی آنها ‏ از سرماکز کرده بودند ء تم میم » ولی اثری از تو نبود . آنوفت رهم گرفت . همه‌اش ترا سرت زا زوی هام گذات ایو اجتمان فکر کردم م‌تکلت آ» پس دحندمیر نی خی اصلا نخوابیدم + دلم ۶ گرقبوت , میخواستمتر! داشه باشم میخولت پیش من بودی ابنطور نود . از صح زود مرت ست نمی کردم ااسسنکه باعت پوفیدم وبطرق عطب در" حر کت پیش خودم یگنت که حنما امروزهیسه سب میالی . تصور مبکردم که بادهررو: ساعت یازدهدکسر معایشهات ید . ۱ اتسار تلو بود . گونه‌ای کر کرنم و ایسانم تعام نگاهم بسلی نود که روی آن شته بودی . دلپیخرا‌یها جاي تورا صاح کرده بود ۰ زو برود ومن روي مل تیم وبرات چا تگهدارم . عهر کتحدود که نوی اتاق ات جز می هچکی نود : نیگر ناندنبلادان تراد وم یرون سم . نوی خیابات هردم از سرهاکز رده ود نوی خیابانها ره برنم دکتر دوز ننده بودم . نيدانم رو مرا واداتت که برگردم . یکیر دیگر هو پشت سعرم را پسگرم . نا یالیی »ترا ویدم ۰ ترا بازنی گر که پازویت راگرفبودو نوباونکیه ولغل راهروی لب تدسد و پهان. برعت دویدم .بشت «ر هردوتات ابتاده پودید .آن قاهریت را مرتب میکرد اردو رکردنت ۷ کرد خواباند. وننجه_ هاپش چوگییت رامرت کردسبت دم پروهردو دافل عدبد 8 مالتم تفه کشيدم کت ریما ول کشید که سس هچکرام لا موجه می بودد ۲ [