Cinema Star (February 1977)

.ید وی سس وس نیس ۳5۳۰ تس سس بت سس ی ی و اس ۳ ز بر نظر:احمد کر یمی اشاوه‌ها... اگر مشایخی به تاتر اعتبارداده » تاتر به او چه داده‌است آتاضر شهرستانها فراموش شده 9 است ؟ * تثاتر دانشجوئی : جنب وجوش تناتر ... دریهادو نارق ست که متا پحی سحجه دور ماننه است ن‌. «مشایخی »نی که رمانی‌دوزه وسات فرخنده‌ای با سجضه داشت و سی‌اش پا گرد و حالا ماه یآ میخت مثايخی . خوکت بازیگری نود « و حور به بقن کر فا هید شکوء باریگری را هم باخود خواهد وه بازیش او رایه ورطه‌ی بعضی ازفیلمها کثانیده که شتعداد مازیگربش رابه هرر یبرد ضرورتی دارد که بگويم کدام فیلمها۱ چه با این فیلمها برای دیگرانی که بازیگرند اما مشایخی نیتند ب ارژذهاش دافت باشد اما ۰ برای مشابخی‌ی که صحنه رابا حضورخوده, بزرگی میدهد ان ارزشهالایق‌نیت حاشا چر! ؛ من تتواسته‌امپامشایخی‌ی پپایم . شاید بخاطر اینکه او را در تاتر مشایضی ی دیگری یافته‌ام حالا سپنما تمام وفت او را پر گرد است . مجالیش برای تاترنمانده است ‏ کمان در ستی لیست که او رانل کنده از سحنه بدالیم نه , متایخی بتزار هار است . یس چرا اپنچنین از سحنه , بریده ؟ علت را باید جستجو کره . و اينکه اکر مشایخی به تاتر سه کماره ۱۷ تب ستاره سنا ۸۱۰ ۶ 0 ۲ عتبار دادء ؛ تاتر به او چه داده‌است؟ نمیدانم میتوان چشم انتظار باز گشت‌او به صحه بود پانه . اما من حمچنان چنم انتطار خواهم ماند ‌ جوانی که عتعصب و عاشعانه ر تاتر سخن میگفت . به دلتنگی‌از تاتر «خهد کفت و ؟ 5 که نه سالنی برایاجرا هت و نه چهر«های‌زن بازیگروته دلسوزی که دست زیر بال و پر تاتر کند وجان پرحروش و سمیمی جرف رد که جای تردید زگذ باور کرین آلچه که گفت تابر در شهرستانها اغلب شهرستانها مه وضع ابامانی دارد ان حقوات است حقیات تلخی هم هست اکّر نمایشهائی در ثهرستالها به اجراست از عشتق بزرک‌بروبچه‌ها به لاتر تداراك دیده شدء و گرنه‌هيج تم‌ودستگاهی پنکر تاتر ویرویچه‌ها میتوان با تن تاسف‌سرو که رایه هم اورد اما » اکنون که هی نه بیان در راس تاتر فراز دارد نگفشن از کم و کاستبهای ناتر در خهرستانها , خیات ات چه نصپریان خود از تاتر پا گرفه با صحنه آشنای دیرپنه دارد و خون دلها خورده است . حرف برو چه‌های شهرستای را خوب مینهمد و مهخواند علاج کننده ترد باشد . رفتیکه شهرستانی همچون منهد از فرط ناچاری یاسهل‌انگاری مسئولان, فاقد سالن تاتری ایرومند باشد , وفنیکه هیچ تامی احماس دلسوزی نیت به تاثر نداشته باشد , وفتیکه اشت در سچتت کسیه ننها باث بازیگر رن داشته‌باشد وبچه‌ها در تنگنای چنین مبودی قرار گر فته باشند چگونه میتوان به نفوذ تاشر در میان مردم امیدوار بود ؟ 9 تلاش‌ها , یکی رفتن‌و دیگریآعدنها, ویحث و کفتکوها مخاطر شناساندن تاتر به مردم_در شماری‌وسمم_باشد, می‌باید از شهرستانها آغعاز کنید و نگذازید که‌بر وبچه‌ها پابدیینی به هر کونه تلاش صحنه‌ای » نگاه کنند مراقب باشید که تر قسال آنان مسئو لید 8 اگر اترهای دانشجونی نسود بر استی چیگونه می‌باید حبات تاتر را سرا میگرفتيم . این حرف ؛ 4 بدانهناست که کارهای داشجولی اپ و نی ابراد است انعافا ابراد نص‌هم دارد . در پاره‌ای عرافع خیلی هم دارد . اس آنچه که هت جوش و خرونی که در وجود رو چدها موح میزند و زندگی تاتر را رخ عیکشد , بررگان , حالا آرد خوذرا بیخنه اند و الك را آويخته . چشم و دلتان از مضه سیر است ؟ شاید , هر چه هست جوانها در آغاز راهند گرمدو پرتکابو که صحه بر ابشاد , جایگاهی از تخته و پارچدورنك و روغ لت . سحه , پایگاه فکری و میدانگاه هر کت آانست . ذوق و ثوق را درخان می‌بینی . اینکه چندین و چند ماه به مین مداوم میپردازند تا ثمابشی رابه اجر ا بگذارند که تاید هفنه‌ای بیشتر لپابد, اما از جوخش نمی‌افند چون نش اثان پا محنه میزند . این ستودفیست ۰ اگر طط در کارثان هست که هست اسا خودی‌در آنان نبست , تاثر 4 اين خون گرم و زلده نیاز دارد . ه‌ دانتجوبان تثاتر «الکتر ا» را ر هصرهای تنی چبد از دانتحو ن 1 نما یی ۱ این چهر ‌های آشنا هیخوریم پن‌تارخ ؛ < انز هبت وری‌امیر از نها مر قرو رد بسا سح ۳ و اس جعثر والی پس از ساکت سس تتاتر آغاز لکرده‌است . اما که قرار است فعالیت‌تازه‌ای را دئبال کند, جعفر و السی از جمله کا گر دایهالی‌ست کههرگاه متن‌خویی در اخنبارداشنه .ارزشهای کارخوق ر ابر وزداده‌است , تثاتر تلو م بو «در گوش سالمم زمومه کن» که والی باتفاق مشایخی دازی مینمود نمو »ای دب از نحوه کار جعفروالی در امر کار گردانی تثاثر ود جلسه مطبوعاتی 2] روز پکننبه همین هه مطبوعاتی دراداره تلاتر برپا خد محارفه‌ای بود پانماش « صرع سی یانشی» اثر انتوان چخوف که حمید سسدرسانا کار گردانی لموده‌است 3 دراین جله,درپاره ان نمایش‌حرنهانی آعد . او ن‌نمایش گویادر هنته‌ی آینده به سحه خواهد آمد.