We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
کانال خو دمان |
3
درو ش خان» کجانی کهبهبینتی توی سر موسیقی چوب حراج ژدهاند.
درویش خان , نسیدوم چرا یکهو حس کردم دلم میخواددو کلوم حرفباهات بزنم .البته خوئت ستی اما ساپهات پرسرموسیقی اسیلایرونی مت کدوم مویتی ایبرونی ! حق با توت غله قلمکاری است که توش «وسیتر حبه جور حائی پیدا میثه به عم از موسیقی ايروني . اماخب :ا کسوسیقی درست و حصای خودمونئو نداریم در عورش آفادهها و منمهنم کردنهای حضرات را که داريم . دروشخان» که ,۱
1 ۰ موسیتی صاش
خیلی خوب شد نستی والاازست کخاشی عادیق پنحههات هنر
این «وسیقتی نممدانم میکردی . نو که از مر بخت . تو به آهنگگ ترکی یا هندی پاعربی رو پلنه کنیوقالب کنیبه عردموهمینجور پود توی بانك بذاری وخونههای چند میلیون تومنی بازی .تو که فک میگردی عترمند باید با هترشآونقدر سمیمی پاثه که تتوله اژقبلش نون و بوقلسون بخوره . تو که عارت»مومد بایت آهنگ ساخته نشده پول پیش بگیری . چه اشتباهی کردم تو که
که پلد تبودیپواتکی
۲] [
کلکی که «کاردان» در مر داول به تماشاگر ژد ...
آقای کاردان» شمار ابخداا ننقدر تماشا گر را
دست کم نگیر بدو خذکت حسانش نکنید ! چرا
مثل آقاینوذدی فکر میکنید کهما نمییفهمیم! ۱ ۳1
[] چید که رستمات و همین یکدست اسلجه و دیگرچر ال گنتنیهار ادربارهاین«تلخ وشیرین ك اقا
مخلص جر این پیراهن رنكورورفنه ؛ تنپوشی ندارم والا ناپائین بقه پیراهن را جرمیدادمو فخانم بهوابر میخاست ! کلی عصبانی هستم و باآب تگریخوردن هم جوشم فر و کش نمیکند. دلخورهم هستم اما «بر» زدن چاره آن یت ۱ میخواهم بیتم این ره مرو زگاراست که هرکسی مچسری پاك شو شد -. مثل نودریخان وهرموسی سربال ساحت عیلهو آقای کاردان انگشت مپابهاش رابگیرد طرف من «تمائاچی» و بگوید : تونمیفهمی ! بنده جرمم چیست کهباید اٍ نتوهین را تحمل کنم [ باکسی هم شوخی ندارم وآتروی سگانهام همبالا آمده ات ۱ بهچه زبالی بایدبگوئیم که ؛ عزیزان خداحنظ کرده» چیبنان پرپولتر از اینباد. مابخیل لیستیمولی ما را ایتقدر خرفت حساب نکنید وسله, بریش داشتهونداشتهامان خنده نخودی وقهقهه نتارنفرمائید ونگولید که عجب سادداند این تماشاچیان که روز روشن کل گثادی بسرخان مپگذاريم که تابیخ گردلشان میآبد وجیکثان درنمیآید.
میگویند شب یلداست و وقت ویبوقت آگهی میدهند که #(نساعت بنشینيد پای تلوبزبون و بهبه و چهچهرگوئید به برنامه شب یلدا , منل بچهآدم » چهارزانو باکلیخور و شحف وحسنلیتچارچشمی بهتلویزیون خیره میشویم .نصیبمان چه میشود 1 اینکهآقای نونری باهزار پشتاث و وارو لاش فراوان مپنول میدارد که يك برنامه از پیش صبط خده و لیات (۱) را پاعنوان يكك ناه هزنده بغنافان بندد. چه اجباری است درو گفتن 3 اپنخودشبرینیها بعنی چه ؟ پاپا , ما ورليستيم . حالینان شد 1 «صدای نوچ گفتناتان مج نو ی بلدا. خب ميگوليم عجله
لد سر فرعست بر تایه
میفتاکر قاتا ,کرو بو شیره سرئهافاگر مالیدهاد. ۷۱۶ امااین, پرویزخان کاردان
گفتهايم . باوجود این مخلص چشمهای از خیرینکاریهاکه پرویزخان رادر سهشنبه شب هفتهپیش سریال مرداولدیلم » کم مانده بود خودم را پرتکنم کش حیاط وحوم را بیندازم گردن این سریال و سربالاز ! بیین آفای کازدانه بیین جانم » پیین عزیز » ببین بیم ! خدارا خوش له > کسهتا آدم را بنشانی توی آن ماشین عهدبوقی و هی ۰ تکازشبدهیرهنی: درحال بح رکتاستاها فراموش کنی6 است بگویم مارا خنك بدانسی کهانن ی ۱ عقب ه مداردکه از پشت این شيثه منظرهبروت ۳ و در این منظره بیرون چند تا سنك بزره هت که الا ۱ تاآخر که ماشین را تکاندادی یعنی دارد رت ۲۳۳ اینشگها ثابت ماندند ! آخه چانم اکردهی ی رم : سال پیش رسم بودکه اینکارر! بکنند دستکم در دهد ظ فیلمی از منظظره میانداختند که با دوریین در حال <ر گرفتهشدمبود. بدیننی که ماشین را مس ی کادر » و در بشت آن روی پرده : فیلمی می یرنه مثلا بیابان بودواین فیلم بادوربیتی در حال سین نمانا گر خدهبود. آنوقت ماشین را تکانمیدادند و بااين فکرمیکرد که ماشین در بحال حرکت است ۰ ان ۱ خیلیوقت ات کهنه واارکخه ۰ و قله منکه اینهارا بلدم اینجانشتهام و و۳89 .. راجر میدهم آنوقت کارداتخان ک ار بیلامه یال م لی ۳ کهدست مربزاد بهاين فرییاری ! حالابازهملاگ ۳ ۱ سرباتان و » ای دای ی و موم مایا خبر نداریم 18 جان آن پولهای قشاك و اسان عصر حجر بحاب نیاورید و تصور نهر سینما همانقدر مپدالیم که انسان «لوراناوتان* لطفنان کم نشود.
ت
۴