Cinema Star (May 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

تفکرانشان بودند . بی‌پولی‌بود امااکر کی . زد ««خش و »یاب راهيم گلستان ۰ ت شورو شوقی داشت و استعدادی در ود میدید تا در هب ۰ بخت آزمائی کند ببه دنیال خواست خود میرفت ۰ اما حالا » ۰ امکان کسب تجریه‌های هنری فراعم تر از + گذشته است . پس کو آن شوروشوق ؟ يك چيزي در جوانها :از نفس افتاده...درهمان زمان بود ک من فرصت آنرا يافتم تا سینما را از نزديك ببیتتو تجربه کنم . [] العمد کریمی با ابرزاهيم گلستان و خلت آینه‌اش ۷ چه خد که با اوآثنا شی . و چه شد که گلستان » یکسره از سینما برید ؟ کسی با بشتوانای محکم قصه نویسی و آنهمه ذوق‌وشوقبر ای‌فیلساختن..: [] ناص تقوائی آشنائی من با «کستان» از طریق ادبیا ت‌بود او نوزسنده خوبی‌ست و یکی از الگوهای من در قص نویسی به شمار میرفت . زمانی که خشت ر آپنه , مراحل اجرائی را میگذرانه» رمانی بود که سینمای ایران » قصد جنبشی آغاز کردن داشت . بار اول بود کهآدمی‌میخواست باپشتوانه‌ی مالی خی بو بمدد اعتقاد به سینبائی جدی » فیلم قابل توزیع وبرای نمایش عمومی پسازد . در جوا رگلستان‌بودن؛ يك فرصت طلاثی برای من بود تا با خشت و ای کوشثی بود که میتواست ادامه یابد . با تاسف » سعی کلنتان درخشت و آئینه » تلاشی ناتمام و نا کام بوّد . 7 احمد کریمی این ناکامی به چه عوامل باز دارنده‌ای مربوط میشد ؟ نحوه تفکر گلستانْ » با که موقعیت سینما در آلزمان و نوع خاص 0 وتوقعش از سینما ؟ 1 [] اسر تقوائی شاید بخاطر نگاء ویژه گلستان به سینما » پاروش او در فیلشازی و شاپد م مبخاطربی‌تکیهگاهی‌ی اقتصادی بوه ,که او راعش را ادامه نداد . بهر حال » کارکردن با گلستان در ایسن فیلم ؛ برای من تجربه قشنگی بود . وقتیکه ش دلپذیری‌برای ۱ ارائّ‌ی يك سینمای جدی بود که ناکام ماند ‏ توقف فیلج ای ۱ «آرااش درحضوردیگران»چه ازنظرمالی و چه روح یآسیب شدیدی بر يك گروه جوان دلسته‌ی سینما وارد آورد # یا سینمای فرهنگی » با سینمای سر گرم کننده» حدفاصلی هم برای يك فیلمساز وجود ندارد #«صادق کرده» باتوجه به نیت ی که ات هدر ومد ارت ی ۳ من دام تلویزیون ملی ایران » شروع بکار کرد » منهم ستدد سازی را دزین پایگاه. آغتاز م۳۱۳6 1 8 احمد کریمی ‏ برای مستند سازی بهانه‌ی شخصی داشتی ؟ در مثل : سفر کردنها و تجربه‌اندوزیها و حاصل درمتن‌محیطهای گونه گون اجتماعی بسر بردن. . با که سهولت این شیوه کار در قیاس با سینمای داستالی ترابه مستند سازی وا داشت 3 [] ناصر تقوائی به خاطرتجربه‌هانی که داشتم . مستند سازی بهتر میتوانست در تصویر کردن اء ن‌تجربه ها موثر افتد. . حیف میدیدم که دیده‌هايم از گوشه و کنار این دیار ؛ به شکلی بط نشود . فیلمهای مستندی که ساخته‌ام نه به خاطر آینکه در متل کیفیت خو ب‌سینمائی داثته‌اند » نلکه به جهت اعتبار جامعه شناسانه آثان سخت مورت علاقه‌آم هستند .این دوره مستند سازی‌از نظر تجربه عملی » برایم پرپار بو اینکه » هنوز به آز 5 انائی نرسیده بودم که جرات کنم داستانی از خود یادیگری زا تصوین کنم کنی که‌میخواهد در زمینه‌های هنری کار کند » می‌باید برابزار کار سوار با » تجربه‌ی اموفقی بود . کامل از وسائل بیان آن هنر داشته باشد . در میان این فیلمهای مستند که شمسازه اشان به دوازده سیزده میرسید ؛ چنذ فیام سخ ت‌در نظرم عزیزند . نضتین فیلسی که ساختم «نخل» بود : زندگی‌يك نخل از وهله‌ی کاشتن تا هنگامیکه قطع میشود . در جوار آن » پرداختن به مردمی که از خرمای نخل » روز گارشان میگنرد . «مشهدار:مال» فیلمی از مراسم قالی شوئی در مشهداردهال کاشان » باردیگر علاوه بر خبط بسك مراس مستته » هسته‌ای اقتصادی قالی ‏ را هم مورد توجه قرار میداد . اين فیلم ر! تحت تاثیر گزارشی که جلال آل احسد ازین عمراس مذحبی نوشته ود . ساختم » محل را دیدم و دریافتم که گنجایش تصویری ذارد و فیلم «یامجن» که همه‌ی‌اعتبارش بخاطر بکربودن موضوع و غریب‌بودن‌سئله‌ی آ شب : تفوذه رجمعی مذحبی با عفاید خاص کار غیز ممکنیست ک داگر آشنائی پدر و مادم با اين جی نبود ؛ هرکز این فیلم ساخته تمیشد ۰ از همین فیلم « بادجن > بود کل قصه کردم تجدید نظر کاملی در کار مارم اخال کم ۲1 دونما از جو فیلم. : فرب قاسمی در نمائی‌از «آرامش در حضور دیگران» . سعید راددر نماثی جذاب از «صادق کرده » ۰ ٩ صفحه‎ پیش از مستند سازي » برای تلوپزیون كزارتهائي تهیه کردم از مشاغلی که‌روبه زوال میروند حمچون « عریضه نوسی» ۰ همیشه می‌انديشیدم که يك فیلم مستند . فیلمی‌ست که باید وا ز اش را پشتوانه‌ی خود دأشته باشد .دریننحوه اتلقی » دوربین کوشش بینمود بهترین مکان زا برای خبط وقایع اشغال کند . با «باد جن» بود که مخالتها ی‌من بعنوان فیلساز در مستند سازی آغاز شد .. 8 "اخمد کریمی بت ... در اضل؛ فرق مپان فیلم مستند و گزارشی ذر همین استکه : فیلساز علاوه بر ضبط وفایسع از دیدگاهی واقع گرا » تعبیر و تسیر خودیشن را از مسالل واقعیبارعایت واقع آنگری بدست دهد که در نتیجه » فیلم متند «پیام» فیلساز را هم حمل میکند [] اصر تقوائی ‏ بله » در فیلم گزارشی , اهمیت موضوع است که اهمیت فیلم است .. در «یادجن» ناظر معطاق بودن را رها کردم و رفتاری داشتم که حضورم بعنوان پك فیلمساز در پشت مسائل واقحی يك فیل مستند احبان شود . آن مالفا . جنبشی در سینمای ایران در حال شروع لود. سینما بعنوان تولیدی اقتصادی »پذبرفت» میشد . همینجا بگویم که : سینها پس از ادبیات برای مردم نا مقبولترین هنرهاست . سینما ء په آسانی میتوانست و میتواند بومی قوه واز طریق سیئمای ملی زاه خود را پیدا کنك ... پس ی موق طلٍ «ئب قوزی» غناری و « خشت و آینه» 7 گلستان ء که در زمانهای دورتر انجام پذیرفته بوه » دو باره تکانی جدی‌تر در سینمای ما احساس‌میشد.این‌ح رکتمحناج پشتوانه‌ی مالی بود . در حالیکه‌تهیه کنندگان‌بصورت کالا به سینما مینگریستند » تأمین اعتبار مالی برای این جنبش تازه پاکار مشکلی بقیه در صفحهه۳ شماره ۱۸6 ب ستاره سینما