Cinema Star (August 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

سه‌ی احجارهش ۳ می. نار ناد خو شم لسع اه ون مخواهد از ی کهتکیه دایه حر کت کد بدون اراده دسنش حلو می آو بافول هم بی‌اختبار دستش ی مبرد, دو مت نلخودآه به بکدیگرمیر سد و انگتتان فرم وسرد دج که به دستهای حنن و گرم عرد می‌جب "گهان شش بارره می‌افند! پاث ی برق انگار از سر ناسر نش میگذرد و آور! نکان مسدهد ختر حالت رها ولسلیم دازد. هی وجودش غا ومیل به‌غتفاری اس. ایا کیان به باد نام می‌افند. و بعی سکن ۳ با نعام نسرو انگتان جح از میا دسنهاي گرم وفوع ژزرن. مر د لیحند. مخصوصی مب پزسی سه خونت. آو ما ول 4 موجه همه چیر است با « نان لس فوي نکر ار مسکنا. سفاورم خوناس ! حوشت آوبد حت نون باد فکرش‌ره سکس وان حنیفنا رات مسگوید. وععی فر ار دارد که هیچ چیه نسیدانه فقعلا ای را میداند. که بدنش به مور مو آفناده و مان نه‌اش از نسا مسورد پالول از ونم دختر لذت سرد و نمی سکن + حر کت و رفتارش او را لیشتر در محاسر + خواد نگیر ها تب رود فکرش رویکن؛ ختر ۱۰ این جله را عفوری ادا مسکند. که انگار سرحات و دعوا دارد ۳ با هبان قبرت رف انهای راهر وبرود, ول ۱, جایش نکان نسحورد. در هبانجا مره باز صفحه ۳۱ هی ار سا سم شبا ار فتین 4» رفتم در را ققل کردم [ ل نگاه تب وی چشمهای درشت و آثبرنك ژون میس دوزد و آرام آرام بطرف او بیش می‌آید بالو و با نصودت ن که دچار وحشت توام با لذت خ ام و تسلیم حرف میز ند: من خبال کرنم رفتین ؟ باول یکمرنبه ژوئن را بغل سکد لپای کلنت و گرم حود را بر لهای نا کهانی د لحله‌ای حاح و واحو #تکلیف میماند. پاهایش ست شده است فلیش تروع بهزدن دیواندوار کرده وش یه لرزه افتاده... کمی صبر میکند و نهد کیف و کلاهش زا روی زمین برت‌سکدد پاش را ی‌اختبار «وی نانه سای مرومد. باتول میگذارد. چند انیه نبون کی دکندهما نعلو ر ی هم اقی مساند و دهان کلید خده دختر حرکت مبکند و هان او عبر سکه هرک رز ابستاده‌لهاسان ربان سوزنده برد خد. دختر بکپارچه نهوت و هوس شده است. وی اعلاقی که مدتهاست گر د و خالد ۲ ن باه نشده گرد و پائول ژوئن دا ناگهان در آغوسش رد شنت سس کیرد هعتراحباس میکند که در جوا عون تزا صح ِِ مقایل نیر ومندی او قدرت مقاومت ر! اعلراف گردن لپرومدمرد ندازد 5 ۰.۰ ۳ رن ش‌ هنود دحتر احال از سن هیچ مر دي‌نشده پاتول تخس عروك کار ۶ روش بای حود شماره ۱۵۸ ب مخاره مسیتوا