Cinema Star (October 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

و ۳ ِِ خی پکوود خقط کفت آمام که بدقه ره «حرای برای تن نیت . اهاز هم باشد » چه حاصل از گفننش 1 آنها که گفته‌اند به کجا رسده‌اندو آنهاته زگفته‌انن چه از دست داده‌اند آمن هم که یش ازباك ال است فیلمی نساخته‌ام » در بارمی چه محیت کم ! نثخوار حرفهای گلنته هم ی آلفر ...۵ حاملی گفته‌ها اثاره ۳ کین بی‌تمر‌است منوال در گرفت که «1 آنه ؟» و ه درازا کنید . قصنم آن بو جر ۱ ِ 1 ۲ که اسر اری در کفتکوپیر امو‌بحران‌سینه‌ای ایرا ن‌نیست , می‌توان بی‌آن که از کی ۳ با فسد (حتی اگر حرفی به حق موحب رنجش آن کی شده اند ) و با حرفی از دحن‌پراند که به تریح قیای کی مر بخورد بپاری صائل سست کرد . بن را سم ۷ او در میان گذاتتم "ما «میر نوحی» معتقد. بود که از هر شروع کنیم حرف به هانجا مي‌رسد که نیاید پرسد و براین عقید» ۰ پا می‌فشرد . به تدریح تلویا کِفت که اسولا نمی خواحد در باره‌ی کی محت کند و عافت ۰ سرا براء نکته # کیدکرکه‌به حرحال گفتگودر 1 ۳۹ موردی»سخنرابسوی شنسی می‌کشاند و گنت صفحه ۱۰ هوشنگ گلمکانی پر هیر 4 هیچ قمی‌پت به و چاپ گفنگ آغا ۴ ‌ ِ 7 ی _ 1 ۰ ۲ من ۰ ماش تمی‌رفت . ملله : #اقم ‌‌ ۰ 9 ی من چنین گفتی ۴ پلسار است که بی شاه ۰ ار بیهر می‌خواستم هام و ۷ فیا ٩‏ فیلمی مثل «]های حاعل» ستما که فیلم دفحن صحورم کردم برد و قل ۱ مروت با جدیت مد 3 3 رو چنین سر لی دیخرش را دوست می‌داشتم ؛ فراوان‌صحصت ما شروعی چون «تبلی»» کمان ۲ ‌ ِ ۳ ۳ پدیرفت که در کنتکوی خود مانی عه‌ای ماند « شکت اپذم »۰ «آفای خن را په هرجا که می‌خواهمم بکثانيم اما جاهل » با «موانظي کلات ات »یر ذح 1 ‌چ‌ کِ رای چاب » به ! می‌گفت متصو رو 2.6 «حال که ٍ 1 ِ ل کسینها ر! موقستا کسار 2 اگر دیروز هم مش !روز به ان گذاشتهام و عابد مجالی ء ای باره هم ندلته پاشم ۶ را زر تجالم. اصلاحوصله‌ی‌در 1 ۱ طی چند نشت ؛ از هر تبجه می‌رسیدم که می‌توان از راههای دیگر بر ازساختن فیلم‌فارسی هم‌شکم راسی رکرد هرگز تن ب ساختن آن فیلمهای کذانسی نمی‌دادم . پس از شکست «شورش » 4 آب و آنش زدم که هرعور شده » در این نما مان دگار شوم تا خابد روز گاری . باز هم فرصتی پیش آید که بتوانم فیلمی را که خودم می‌خواهم دازم اما چنین فرصنی‌هر گز ست یداد کم کم به بد ساختن + بد فکر کردن و حنی بدزندگی کردن آموخته شدم . این وضع ؛ آرام آرام نگرانم کرد و احای می‌کردم پس رفته‌ام . احمای فسیل خدن م کردم و فرصت ساختن يك فیلم دلخواه؛ سرالی به نظرم می‌آهد. که در تمام آن تالها: ۵ سودایش خود را فریفته. ونم . این روست که نچه می‌خوانید ؛ نایدرو ال بث کفتگوی معمولی رانداشتهاخدوجابها ؛ پرشهائی در آن حس شود سه هر حا ای جز این نو 080 بادپنن‌فیمهای میر لوحی ۳ بچه که پس ار «شورش»ازار دهنده بوده الحراف ۰ ترجه‌ای فیل‌ازی بو: که در پسی # اشتباهم این بود که خواستم مثل کنه به‌سینما بچسیم . حت تست تسس سس # آیا کسی که به بدفکر کردن عادت کرده است» می‌تواندخود را جات دهد ٩‏ لد قاس احساس م کردم قسیل شدمام. شماره ۳۰۲ ستاره ستما به حبرآن غر ور ۱ س آزشکست فیلم «شورش» نامن ۱ مغل گوشت قر بانی رفتاز کودند. . #د بدار و گفتگو با رصا هیر لوحی از سییما؛ به پاث احساس #از حر د رسیم سم از خودم بلم آعد و ترس داشت که اگر احتمالا آسبان سوراخ شا , تهیه کنده‌ی پائین افناد و گنت دهمانی را کامی‌خواهی سا » تکارف چیست [آبا آدمی که په ند فکر کردن و بد زندگی کردن عادت کرده نود تواناني آن را چوابر! سفی بافتم و خعارر! احساس کردم خطر ‏ بخ گوش من کسن کرده بود دیدش .... باورش کردم و دست از فملم فارسی ساختن کشیدم . نه حالا که نق سییا در آمده ؛ بلکه يك -ال بیش .وقتی با تهیه کننده‌ی معنبری که فیلمهای خولی ساخته قرار داد داشتم و ۱ ند ساخشی ۰ دارد کاشامخو نی سار و و امبلذاشست من می‌توالم برایش فیلم سازم اسا انگار ۰ او هم مرا باورندایت و به چشم دیگری نگاهم می‌کرد . درسالهالی که میان ابن فیلمها غرق شده بودم » طق سفارش تهیه کننده‌ها» حتی از روی فیل‌های آشنال ترکی هم ۰ یلم ساختم و يك روز ء نهیه کندمی با اعتباری از من خواست ‏ بر اساس يك فیلشهو رومعتبرخارجی ۰ بك‌فیلم آبگوشتی رقص و آولزی بازم . با خو: فکر کردم چطور ممکن است چنین آدمی با آن سابقه‌ی حوب در تهیه ی فیلمهای باارزش ؛ ازمن انتظار چنین کافتکاری را دائته باشد 1 خیلی زود بسه‌این لتیجه رسبدم 4 ابراد در خودم لست. . کافت در ذهنم لاله کرده بود و او هم با علم به این موضوع؛ می‌خواست از آن‌بهره برداری کند . وقتی 4 ان مرحله رسیدم » رورم شکست بیش از آن هم با ماختن آن فیلمها رورم شکسته شنم ود لما زخم تازه » عمیق تر نود ۰