We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
«خیلی چیز ها داشتم که الان نداز م
د حتی از روی فملمهای اشغالتر کی ؛ فبلیم فارسی ساختم. | :: همیشهاز سازش زبان دیدهام .
وفتی که نبلی»ر امیساختم » به خودم ؛ گذشتهام و آموختب
دایم نزدیکتر بودم . جاهل فبلم «سر کار غضنفر» » بپروندهی لوطی گری رابست.
اصای کردم که خر حط رسیاوام وقتی که نا دستهای خودم ؛ بهر در بئان 7 ن ۵ سازش کسردد ان ۱ 7 1 زد ۰ دیگر ممیتوالستم بفیه انثئلا ۰ سن خصیعهی ازشن؟ ۳ میاره نم ۰ داشت» باشم . بپتر نو زر + و ها ۶ ِ تصلیلش ع ی کردم . شاید این ۴ در صنی هسن حصوهیت مس سر گر فت شح ۳ ۰ وفتی که ماو تا پیش آورد نا نو ابم غرور تآاسهام را جع سعی کردم هم م و هم باج ۳ دم بد در این سلکت وجو ای و جور کم و دو سر یا تانسم تهیه کسد و این اعتر اج ِ ۲ ۳ ۳۹ ِ همان چند سنه ای که ها فلض نی و تس شاهدش سودهايم ) کاریث ۳ سن 5 در بو س که کن کلتههای دو دم » و شلم»«ر فاد ِِ کل ار پم معلیم یم . ۰۰ ی هر ح بای م ۰۰۰ یم : خو : به زین بح اه 4 ۹ ض نم فیلم ۳ حرف تا نم و هرچه هست ن فیلمها کلینههای شجه نیای نک ۳۳ فیام « زسی چه "با ٍ چه کی س 5 ۳ د حاین ندار یه ن دلبل اندار سینهای ۳ مر رت فارسی است چر؟ کههسته < سته افصست 5 حتو ایا تال [] واقعت اش است » در فیلمهای 2 ین آخری» سدالت» بهتر است سب ۰ سر کار خضفر و شورش ؛ همه چیز عتقاد عن ست گر سانسو
را خودم اداره ميکرنم , خودم میتوتتم و خودم میماختم . حرف : حرف من ود زیرا که باورم داشتند . تیه کلده هم در کارم دخالت نمیکرد و اگر دخالت ميکرد . 4 نهادث دوتانی که با سین کار میکردند » کار را رها میکردم مسي
رفنم , وفتی «ثورش» شکست خورد .عمای
میرلوحی بانوشتن فیم 1 آدمهایدور و نزدبك ؛ نکد.گی ولجاجتهالی و ساختن 1 4 کندی را که روی عقابدم داشتم » و حرف ناب 5 ۳ ۹ شوالبهايم را دلیل اینتکتآامدادکردند شتاین بك » در قالب قسهای بعرغم حفظ گرچه خود میدانستم کجای کارم لاك بوده چهار چوب دایز انیش ۰
که این پلا ببرم آمده است ااعدهای که دخستها ی «نبلی 4 فرصتی به چاث آورده بودید ؛ به بلافشی و دای ۳ تشه گذشته ۰ اتوانتد ماند گرشت قر لانی دوانان سر گردان نت میب پاس رفار کردند . این حن س ود که ۰ کنتکهانی جح ی میخو استم ماند. که به ان سا بچسم 1 "۳ به اج خر
اگر میتو انستم از تنها عثو زندگسم ۰ , رم تخانی دل بتکم و تعام راهي را که که نیده نودم ۹ دم ۰ «تپلی »ر دای که چزا سوژه یلیلنهای. ابرانی فنضو ۳ کت ...حایبت و جلو آیده ونم : ادبده بگیرم » کمی ن فدر تکزاری است ۰ : ارویكدلسل آْ ۰ 7 ۹
فرصت به لجن کشیدت مرا بیدا نمیکرد کار غشتتر + ۰ قبله دوم میر وبزد مر فتط ميتوالي یی از آنها حسرت هبزی» ۶ حت انکه اما خودم ؛ ای فرصت رابهبا کرنم , هرت ۱ ۵5 خوود . آلق را مك زیك عفر اناره کلم : ما در اطرافمان آن قدرسوژه میرلوحی ؛ که از معدوهة ماعی او چه گنتند » ساخنم و کاری که گننند ؛ کردم ریم که تممیندارد به طوری کاهیچگ:
تا عاند شوم . این دا لحبازی 1 پی از تبای اه یه به فیلمهای جاهلی تاسی جته بو دجهر سوژمی تکراری شویم . خو د به هجو جاحل و سینمای جاهای پرداخته تکی از اصول رام نوی بر ۹
تود خواش ر یا کردن دو قعطلب خوب و ید است که بازدن
بود , مبرلوحی په
آن را محلهی «حاعل خی » بزرد شده و این دسته جرفهای درام را بی ميریزد و آن را * اخوب میشاسد : گرچه ار دردوفیلمنامهی_ اوح میبرد عنی همیشه هستای سك «رفامه» و «کاگو» . لاي حاهلی مر تن درام را در گیری خوب و ند تشکیل میب
بخانده بود اما دهد اما مسئولان سالنور ثمی خو اهند قول آنها نیز جاهاهالی نودند که عیرلوحی کنند که بيك اجتماع هرچند حوب ری
تحربف فاد بهان باآشکار نیست » ابنجاست که
تخمیتهای اسلی فیلمش ۱
میشناخت . در حعیعت ۰ جر ,< خده از حاهلها: بودند , با این حال » میر-. موقع نوشن . از ثرس طرز تفکر حاکم حی که خود دو فیلماله یحاهلها برالبور فیلم ؛ اچار میخوي که تمام در دومین -اخنهاش به حجو دبوها را به خکل فرشته در جاوری آن وقت
و صفحه ۱۱ شباره ۳۰۵ تاره سا