We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
سعيم هي يي.
۱»
/#ِ-«ِ
و
۲[ نحو بط سا سس ور ور
صصصصص صت جات ت شماره ۲۰۸ س ستازه -.ستها
حتفحه ۲۸ سه
ازدها نه کاراته
خودش و وظینه ای که احساسم یکد. نظر
اوفایق تنهانی است در دریانی از
بر نامه امشب فقط درسینما :
۳۹ زا
خون و لجن و می خواهدخودر امیانهیو لا
ها فاطعیت و اسحکار
و ادا تانود کننده و سنوی که لز هر استعاره و یار گام ه کاه ٍ بو محاصر ماش کرئهاند ۰ تش ری دارد امیخته و در ر ۱ ۱ و ملاحن > سای عدال بیش که فوقالعاده دایاد نبونه که عنوان بلن خوضلی ۱ سم فوازر ۳ ورد «حنودیق جکههای تب رود توروم 27 مییبی تا 1
وصولت پر ابهت و نرقچکه* و فباینر
و آلك و دولك در باری؛ حکایتی است در کرشمه نا بالاگرفقش يكابرو
مه وازایتوی تالار نا
۳ باعجه و حوی
نگاه زن کنی که از بك گوفه چشم -. همیشه در تصویسر درشت سا
تکیر سنه طرف میاندارد ؛ و موفع سحن گفت نآنقدر باد در غجغب وگو خالپ دار دکه تك جبلههای بیئدار و کلبات فصار و باك هجالیاش نویر لقل آن 4 میخود وحتی موفع حرف زدن از مصالح مك و مىلکت ر رش اين رفتار ناختگی ونسدارد ؛ تسك جبههالی اینجا و آنجا از شواهد تاریخ
با «باصر الدیتاه » وبادر رش هم دست از
بربان میآپورد ولی سر آپایش در استعاره غلو و عاریتی ارسدتاریخ وفیلم امه تلو ونی و حتی هدها , خواست «رور» در ناناوری
نتش خوش گرفتار لت
خاش ستتر از آنچه رازننده
: جون اوست بجای آنکه
۱ 0
روس لی بلکه خود. وآتش وناموی
کر
حعفا شود اس
خلوص موسیعی ستی ابر اد آژنك را آورد وسر برستد داعاهای عوسعی حتی ابرانی کرد تا ما آهاکس زان توازندگان و خوانندگان از جا.ود ستخارج سور .
همه چیز را کنترل میارد س اطهار نظر مبکرد و دالای سرا یاشست نهد از اینکه آهنك آماده میشد -:عرش آماده میشد در حضور خودش تم د. میگرده اگر ایراداتی داشت میگرفت . محل رین عا در عدرنه عوسعی واقع ند م۰ ۰ بهارستان در محل فعلی کلاتری نو؟ رها به آنجا مسر فنیم و تم ن میکردیم و ار اهيم خان آژنك هم ميآم. و اگر يك کدام تخعلی مبکرديم » اد میرخ میخواندیم فور کردباكغلت الی و تكث مان نامتکلیهم که در ۵ انود که آنچه ما سمخو اندیم و عبر
تا
آسوقع
بحش هوا میشد تب نه صط عیشد
1 ربه هرس
ستد سه کات ند ِ
, سکردیم و بعد به محل دی میرشح ٩ زا کج من رین 1 الیام ثر نامه هم میبر بدويم که نو ندزدی نو لها و و با هگ 4 دلداری سای که انشا ۷ دفعا نعد. نهر خو اد شد بر ! ابر ا* یسه خان آژنك بعد. از دعوای ما بجر تلد واه او داد و قاز او بود ه گو بدئوپبخونگ
ار ۵ تو لیردی س ۳۳۳
1 ۱ ۱ ۱ ۱ ۴ / ۷ / ۱ / / ۱ ُ ۱
مج »۲
۱