Cinema Star (October 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

بح وص و و و و و مدوجو وج وج نسایش آشارارزنده‌درزمینهفیلم‌های تجربی, آوانتارد , مستند : فیلسم ۱ ۳ اِ. ت داز یج سیسما» سینمای‌ععا سر و فیلم‌های د گر یده ی ای ۳ مر بامل ٩‏ ن اصلی به نمایش در می‌ایده. تا اب حجمد بت هحدود است م‌و کسب | داهی‌از شرانط عضوبت ۲ ۰ج ۱ ‌ سممه ي2۷ بت ار سیم هر الی‌بنحشنه ۵ ایا ساعت ۰ ۲ دفت سینماً تلك‌مو ژه مر اجعه ق رما لید درس : امیر آناد» باردق رح»موزه هنر های‌بعاصر تیهر ان جح جح و دوجو وس نت قرار کرد » و درخت طو 5 از « درخت مراد » فیلسم او را یاء می‌بهد , مرد چوام ۳ کوتاهی که در ای تلویزونساخته‌ای عصحت را پای درخت هم 6 ِ کن . و ابنکه در چه حال و هوای 1 ‌ است .. عاشمی: اپن فیلم نتان می‌دهد که وجه اين فیلم مدتهاست من هنوز از پا نشته‌ام. وکناکان کار مانده و خالگ می‌خورد . در می‌کنم .. « درخت‌مراد »باستان يك دردو فام حبه‌های تحاری هم خالی يا درخت است د از ست قفا نو # هجوج وج مرو سسنما تلت موزه ۰ معاصرتهران عضو می پذدیرد. چگ ۰ بر نامه امشب فقط درسینما : 7 اثرفناناید قبلمی پزدك ازسینمای شودوی ۳ ۴ ی بر ویليام شکپیر که دمص تحص هت ۳ و ۱ فنند . شيا که آننماز هتبد لاید معی کندازخوی حیوانی دوری کنسد ورندگی را ی‌خود وهموعان حود اهنا ودوستت وا داهتنی سا بد.»: در طول مدتی که آقای ادیپ اه خرف برد هنه ناکت ودنده میم حواسم رف او رنه نود حیلی خوب صحست مبکرد. او هنیته طرفدار دوستد شتن و مهردانی آدمها بود. اصولا بعلنها آدبهای دلوزی هستند . برای شاگردانثان خیلی حرف مسزنند. هر چه را که اخاس سکتد بی‌در بخ به زیان می‌آورند و کلام به کلام 4 خاگردان خود می‌آموز ند هیچ ععلی بیدانمپشود که نصیحت نکند و از شور و حازندگی حرف نرند . اما آقای‌ادیبز اذه چیز دیگری ود. صدافت از کلامش‌می پارید و هر وقت میخواست درس راتروع کند ؛ قبلا چهار بح دفیقه درباره وع زندکی کردن ائمها و وقابع روزسره جرف‌نیزد . یکی از همکلاسهايم بام‌اشانه که بچه‌ها او را «افی» صدامزدند وسصر کلاس بود از نه کلاس انگشت نلند. کر دو گفت بآ اجازه میدرین ازتون به سنوالی بکم آقای دیپ‌زاده قدم زنان آسد جلوی کلاس و گفت ؛ مب فرمالیب ۱ «افی» کمی علفره رفت و گنت آقا , لفر شما راجع به عشق چیه ؟ وفتی «افی» این سلوال را کرد توی کلای ولوله افاد. هیه میدانت که «افی» تاز گبها بايك پسرجوان دوست‌کده و اغلب وقش مدرسه تعطبل منود سا او یرون میرود . آفای بعلم که گوبا اصلا انفقار شیدن چنین سنوالی را نسداشت دحنله‌ای عکت کرد و گت مثل اننکه امروز بچای دری + بای همه‌اش حرف از لیم ۰ ولی خب + بر من گفتن ابن حرفهاه خودش بکنوع‌درس ات بچه‌ها جر سا ستتظر وود امس ادب‌زاده درباره عشق چه م ی گوبد معلیم گنت نار من عثق يك موهمت البی است .وقتی کی عاتق منود برهحادم و ژلده‌تر از رمالی که عتق را نتاخفه آقای نی در سسه ۳