We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
۲ سرف ساختن «ستارخان»ها و «بنست» ی کنده من نوعی په عنوان يك بازیگر منتی
۳۳ 0
4
وقتی که مجپور شدی خدارا کفکت کند 1 هیچ لحظهای را یساشات مالیکه من در زحمت زیادی مس کارماپم بودم پیش نیامد 1 بانیکه پا همسر اولم بلیندابودم
دا ار ۱
سس
ُ
وی »یبایسی ئه دسالش میدوینم است کارهای يك آم عاقل را اس احایس کالت ميگردم و بدان مه نهد
۰ له دست مذهیم کشینمام عنق و این يث آدم با است کهم میتواند حینی مشحل ایجاد کند. تووقتی هدش در زندگی چست
هه دار
0 ت داري و ازستش میدهی تعام حتی مردانکی ات میکتی تو
پولهای حاسله از فروشفیلمهای اریاش خیلی پالینتر و پاکیم م ۲
راند ۱۵ 8 و درباره آیندهیگو ؛ محید 0 ۱
جوالیاست و هرار جوثش والنهاب...جوانیاست و هزار میل و هوس ختین هومها و التهادات باك چوان تازه بالق ودختری
۳ اع ۱ و ات فصهای از
وسوبهانگیز که ..
بر نامه آمشب فقط در :
سیماد بانا
سیمای ممتاز ) ساره 4 ۵ #۷ ۰
ج<«*
پدرم آمده بود خانهومتار مانشسته نود. از در که رفتیم بلند شد و صورت مرا بوسید و من و سود را در کار ود نتاند. . بعد با سعود راجع بهحسارح رفتتش صحبت کرد , مسعود توصح داد که اگر در یکی از کالجهای کند بهتر است. پدر که بچز من و معود کسی را نداشت موافضت کرد و گنت هرجی که دارم مال شماست
ندن اسم نویسی
تس فن
امیدو ارم شا ابنقدر و مو فقناشید که
عن رای ایبان اصلیام اماده 2 ی جوب ام ۶ ست چم ود کسه. هر وفت می ستان اساس خونحالی و هر هی من میخو أستم ۳ سب امش رودتر اوینم خونه که با سربلندی یکلم سا ۳۹ مهمتر دابه ویم سرخاك ماد, بهد. پدرم راجع به درس و مق سین 5 کت پرسید و من بر اش وضیح دادم که درهانم ِ ک سبافه خوب کاری کردی ! خوب بیخوالم , دایه خدیحه که دئی آنی حم 1 اری تتی بهد. عمر اء سعود و دابه حدیحه نام حاصری درست کرده ود ۰ جع سا ك رامش حیار به فرسان ظهر الدو4 رفنسسم . سعود بوست و بدرم از رحمات او تشکر کرد. نهسقدار پولی که هایم سنداری خریا گرفت و مهم چد نا شمع من خیلی پدرم را دوست دارم ,بعنیهر ۹ ِ ۰ ن پاهی وشن کر نم . دایه خدیچه برای روح مادرم کس فکر عیکد که بابای خودش بهتر ان بو ردقبا و 5 تک صلوات سترساد : و من و معود گربه بابای دنیاست , ولی من وفتی سوهای جو فیلمهايم رایکی میکردنم. در ان لحطات که عچیپ اصاس. گدمی پدرم نگاه عسکنم و هصورت شکسه و دو شما نبهالی و رت میکردم اد حسرو افتانم و مردانهاش مسگرم احساس عیکنم که او گء ۳۹ که با کلام بهر بانش مونس تازه زندگی از همه پدرها بزرگتر و دوست داشتلیتر تكك ٍِ حکن, است. لو ؟ من نود است , هم ی؟ شب مساعت هشت ود که رگفتیم بقیه در صنحه ۳۵ 2 ۳ ای مر یر ۱۳|
۱ ۱
2
تن