Cinema Star (November 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

اس و تعطلیل «تناتر کو چك تهر آن»و باس افر اد گر وه... پوا کندگی نات گر وه تئاتری خواه و ناخواه شکست است که آعاز کار «باشگاه کنونی 8 وم سالی فارانی» بت که در بحر ان فد وسیما در ابر ان خنجمتم اسك مب 4 ریای‌هداشدد بك الن تاتر , در بجوحه‌ی کمود بالن تانر : نعام ند تانر کوچك تهر ان که به سب مالیای تم بارش کر بهنه‌ی تلاتر ابر 4 اعباری‌درخور ارزش کسب کرده بوده ابناث کارنامهاش زرا سنه و بالست الهای متر ولد تلار افزوده تده است . گرچه قر ار بر این است عه فعالتهای تانری در اسن سالن ۰ پاسدت یكسال 4 طلور آزرساپشی سکوت‌به‌اند لیا خنیده می‌تود باابتبازهالی که وزارت فرهنك و هنر به «پرویزسیاد» موس تتاثر کوچك داده‌است ۰ گماندمیس رود که او بار دیگر به نرقرار کنردت بر نامه‌های تالری در ابن -الن ترغیب‌شود. بدین رئیپ ؛ هچنانکا حدس ميزنيم ۰ تاتر برچ تهران نیز به سرنوشت تناتز کسری و آناهینا دجار خده است ؛ ضم‌آن > بانوقعی که تالر کوچك در مباف علاقند ان‌عوجود آورده وده انك‌سگر اش ر! سر خورته کرده‌است ۰ وه بازنگر4ننانر کوچك فیژه ناشیا ماس بافتن ان اسالن به نمایش قلم . دایوس و سر خوزده + و اکننخنده‌اند و نمابتهانی (آوازه خواد عاس وامسر کر ) وعمی جرای آنهانر تاو حوچك دایم نده بود؛ به بوئدی فرامونی بپرده شده ات ۰ ختی نمایش « آوازه خوان لای» بی از چند حله مرن ٩‏ تصلسل ده ۰ «نوذر آزادی» یکی ار احای اصلی گروه تانر کوچك ۰ طی نصاسی که بااو گرفتبم : گرچه میکوشید باس اشی‌ار براکندگ یگروهی را که خود هی درک اعتار آن دائته‌انت بلهان کد ابا از ابر از تالف ؛ خودداری نگرد : «وقتی تصییم گرفه ند که تناتر کوچت به باشگاه فارایی تبدیل نود» من در اپران نودم واکنون هم از چند وچود قصابا ۰ املاع دقیق ندارم . گرچه فکر ع یکتم این الن هیچگاه رنك تاثر را بخود . مخواعد دید. ابا معتقدم اگر پس از بك ال هم فعالیتهای تلاتری بر این‌سالن از رگ فنه شود : خلاع ایجادشده خراین بدت + ناعت می‌شون که دا با هر گسروه دیگری اچار شویم از صفرشروع کلیم. سلله‌ای است که تاتر کوچك را ىك‌تفر به چنان اعتباری نرساند وزحمات تسام افراد گروء ۰ وجهه‌ای برای آن کسب کرد و به آن خکل داد اکنون با تعطیل‌تتاتر کو چك کار افر اذ گروه : حسازه ککیدن ده است و کار ملهم‌دلجولی دادن آنها. یکی از بازیگر ان گروه ۰ چندی پیش باس م گت که احاس میک ده مال عقب افتادهلم.. پاسخ من به‌او که اعتقادم نز هت چز رد این نظربود. اینجام‌يی زیان نددی نافي از تعطیل تاتر کوج طرح لیست زبرا هيچ‌بك از ما ».کار نمی‌عالیبواگر کسی, باچنین شکستی ازميدان بر رود ؛ نمی‌تواند نام هترمند بر خود گذارد . هصچانعه با گروه تناتر کوچاک و گروهیای دنگر ۰ نسایشهای تلویزیونیو ححهای کار خواهم کردلا شکست معوی افر ادگروه : که تاضر اخوشایندی بر آلها گذانتهات ۰ بشتر حس می‌شود ۰ 4 هر حال ۰ گروهی که شکل طلوب خودرا پاز یافته بوده ابك بریثان شده و مدتهسا دول می‌کند تا گروهی به چنین مرحله‌ای برد , این خواه ناخواه يمك شکست است. انانا خکتی که افرلد گروه به کلسی لز تا فلع ای دکد * . . ٍ کوتاه در باره‌ی «تنسی وبلیامز » بو تست نو بسنده‌ی نمایشنامه‌ی «خواهرمن ء باغی است با حصار خانو اده‌اش باخث که مرها به گونه‌ای دیگ,ر > در نوتت‌هابش منعکس ند ۰ بدین ترئیپ ؛ «لوماس لائر لیام * نوشتن را در مکتب زندگی آموخت زیراهنگامی فسر! رسبد حه دربافت ئها وشتن است که می‌تو اند او رابناه دهد ۰ روح حاس «نسی؟ جوان ؛ ناب تحمل بختی‌ها را لباورد و حوخشس وطضان , در قاب کلمات بر کال بازتاب باقت ... به رغم فقری که گریانگیر او و خانواده‌اش بود: تحصیل را رها نکرد و عاقت‌در دانشگاه مسوری یت نام کرخاعا بازهم تنگستی لمانش نداد و پس ازسه عال . مجور به ترلد دانشگاه و کاردريك کارخانه عد. کا رکنندهی تنسی در ابنن عارخانه که ضال به علول انجامید» چنات او را آزار داد که او » با عوان«سمال مر‌گیار » از آن یاد میکند . کار شر انن کارخانه ۰ ییمارش کرد و چند ماه لول کنید ا بهود پابد . تی به دانشگاه واخکن رفت و بازهم ناچار ۵ تر تحصیل ند و عاقبت با یکدندگی , از دانشگاه «ابوا» فارغ اتحصیل ند در این‌بالها ۰ ثم ۲ و داستان و لمایشانه‌های سا می‌نوشت که موفق به فروش ی نیز خد که وش می‌زد و هم رمان متا کب معددی لر نست‌تا.می آالسور : صلدوقداری بت ۲۹ کر لچی سیما را آزمو نهتین لبانشایهاسر فا ۳ خانگهای بمشی » در سال ۱۹۳۹ دنه یی اج اشد ۳ سال نهد «شمعها شر بسائل حورشد را نوشت .آغازموه قمته شامه‌ی ح ۹ ِ کل سرح: غ : بچهعر ومك ب انگوانا » عجاب یك بلیل ۰ بچه‌ی مونی‌گربه نکن تر اّدی خوخی خ رکی و فعه‌های کوناه بیار ؛ از آنار او هت که بر اساس چد نوخته‌ی معروف لسی و لاد تبلهای هیر ساخنه شده است ۰ هبجنان که وبلار حود معترت ات ۰ زندگی مالوده در نونته‌های‌او گوفه‌ای التپام‌بخشیدن به زخم اناد خویش و آدمهالی از دست‌خویش‌است «خواهر من » ناعی آننده‌ای از واقعیت و تخل است احعار* است. کاتوبط ویلیامز در وجود خواهر و برادری * بازیگر اد بك گروه دوره گرد هتد و حا گذلته شیم‌اند ۱ فالب بر تناتر تهری گرفته است ۰ حواهر و برادر : انزوا و اضطراشاد در عقابل تبائاگران خیالی ازي ی ۳ کند . «ییز اد فر اهانی» در جنوب‌شهر «یزا* فراعانی» که نمایش موفقش مس کوج ني‌مقنعه و نر مانتن تساشاگر فزاوان از سحته پرداشته شد , این روزها + جنوب تهر كوي‌کرد» و در کاج جوانان شوش » س رگرم‌تفرین نمایشنامه‌ای با کروه تتاتر این کاخ‌است فراهانی که قرار بود در یگی‌از کاشکده‌های تاری به‌تدزیسی شوه آما ه دلایلی نتواست باآنها کار یاید؛ بسرای بر سحه آورین کار بصدیش «عروس+ بستکل در اختبار نیو سا -مشکل همینگی تابر ابران کف کزیماست . این مشکل ۰ فراهانی را بعذکر اطاجه کیر ای بوطرف کردش »چاره‌ای بیندیشد و اولین فکری که په متزش‌خطور _ِ