Cinema Star (December 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ه نگاهه دوس احمد کر رمی مر لد يك‌هنر مندقدیمی ؛ داغی‌قدیمی رانازه کرد. تاز نده‌اند» از آنها غافلیم اماوقتی که رفتند مر ثیه‌سرائی‌ميکنيم . < اکبر متکین» هرفت. کوکسی که پماده 1 رفقنیست بنا کربز که تعارف بر نمیدارد . خیال مرتیه براقی ندارم که کین » چه بود و چه کرد و چگونه روزگار را هس آورد . ال آزرنمام از هه‌ی نید و تمرف هال که پس | مریم ان همه نو چینه فد از روزگار خپانش کی اپرسید : اکبر ما قوحه -رالی خوب میداليم و لنك در آنتینمان ات بردهايم . متظریم کسی بمبرد و شر داش مره بازيم و خبود براه اندازيم ۰ و دریغ از اینکه بوفت حیانش حسال و احوالی از او يرسيم و تل بدلش پسعیم از رو ذگارش پرس و چو کنیم حقیقت ابنستکه در روزهای آخر «سشکین » حال و روز خوتی نداشت. کناره م‌گرفت و نمی‌جوشید , یکبار او را دور دیدم که لشته بود و «جگر» میخورد حولش نود ه اینکه آشنا باشیم , نه, من لو را از طریق رادیو می‌تناختم .و یه قیاهاش را هم بخاطر دانتم .توی فیلیها و گهگاه خبری از او در مطوعات واحیانا عکسی و شرحی . بهمین خاطر آنروز که دیدم « ولوه ات دلم گرفت ۰ دستی نبود که وفی قصد بلند. شین دارد + باری‌اش‌نهد. چه اما مرود را از یاد پا که اگر دیتی نیت اما ای هست. .پا زبالی که باکلسات خسوب بازی لاد خبر دارید. که مدقیست جناب ا«پیترگریوز » هنرییت‌ی ننيدائم درجه چند آمربکا در يك فلم مشتسرك بازی هیکند ۰ یکی از پازیگران سینعا میگفت : شی در هل خاه عیاس اصنهان قرار بود / و حضرت را به عر فیلبرداری ببرد ۰ از بد رو زگار کادبلاك خیب و ابرالی پیدا میکند و يك مینی بوس می‌آسسد شصد بردن جاپ ۶ گریوزه ... ایشات اعم و تخم میکند که قرار ود کادبلا پپاید پی چرا میتی پوس آمده و ان فارفاركه لابق من نیست !‏ وکلی ندویراه و دنو قال و همدی حضرات عبهو موش ترسان وا لرزان که : کادیلات ۰ تقص‌پید! رده ...۰ جناب «گربوز * بی‌از ساعتی پلاغره منت میگذارتد و, رخایت عیدهند. با میتی بوس فاقابل راهی محل فبلیسٍ > يك کادبلاك معولاً آخرین سستم »ییاد میکند . چرب و رم ولافزت .... حاضریم رثای آدمی غمگاه‌ترین نوحها را بازیم و برایش اتك بريزيم اما از گفتن پك « خته نمی تیرو دهنده » ابا کم خدا بامرزد ۰ تارنك »را که ۵ آخر به چه حال و روزی اناد . بحالی رسید که با غرمندگی از دوست و آشا بول میگرفت و مرانجام هم اب نساورد و خودش را راحت کرد . آنوقت هم لها به مرتیه سرالی کتوده شد .وابنکه «سارنك» هرد بزرگی بود و چه بود و چه بود. هبهیش بی فایده تازنده است نست تزبر بلل‌اتان کنيم که از بانیفند تا مچبور نباشیم ۰ پس ازمرلتابچنین. زراری سردهیم حالا هم « بشکین » رفه ات ۰ خابد اینجور راحتر باشد فرداهم کی‌دیگرس خدا تکند ء تمارف انت و باز توح حرالی ... این مله‌ایست که چرا فقط مرکو عم برای با چماعت مهم لت و بسی برای شرکت تر جشهای هسیگر از و غزه ميفروشيم اما معییتی که پیش میس اد با سر مینویم واکبر متکین » هم رف . کوکسی که بباند ؟ اما نگذاريم هترسدات. قدیمی در انزوا و بیکسی جان بپرند . سراغتان را بگيريم و حرمتا آقای‌پیتر کر بوز برمامنت‌نگذار بدا برداری خوند. . خاطرتان پاند که ان موم » در سیتهای آمریکا ۰ یازیگر اب چبی‌یش نیت حالا چرا یکمرتهابنجا خودش را میگیرد لابد از سهمان نوازی ها بوع استفادم میکند آفای گریوز خبر ندارد که بهترین فیلسازان اترات برای گرفی يك عحه ه چه مشگلانی برمپخورند و با فداگاری پا بود و نبود میسارند و خیم به ارو نمی آورند واگر میدالت هبن فلها که با فلاکت ماخته میشود چنه اتباری جر جشنوارههای جهانی درد . خجالت‌میکشید. و به همان. بازی در سریال بالاثر از خعلر می پرداعت ۰ تما ۷ زآمجا که نازش خریدار دارد ۰ الیته که ناز میفروشد. خسوی ستعزد مبگیربه خوپ میخورد ۰ نت هم میگذارد . حکابتیست. برادر حکایتیست ! هفقه‌ی ۲ ننده: شماره‌ی و «ژه‌ی ستاره سینما با مطالیی تازهو اختصاصی وسر آغاز تحولاتی همه جانبه حسن دوشن فو تبالیست محبوب رودرروی بك باز بگر معروف ایرانی # بحثی‌داغ‌داغ‌درباره‌ی سینما و قوتبال ... * فیلمها و فیله‌سازآن : از استودنوها جه خبر؟ # پس از رکود طولانی سینماء و حب رکت تازه فیلسازان ۰ خبرهای تازه‌ترین فیلمهائی را که ساخته می‌ئود هر هفته بخوانید * باز دگر ان معروف انرانی درمیز گرد ستازه سینما : # دريك می زگرد بحث‌انگیز بازبگران ایر انی‌از مشکلات خود حرف میزنند * سر بال ابرانی «طلاق» بحث روز خانواده‌هاست . # با سازندهمی آن « مسعود اسدالهی» گفتگوئی خواندنی داریم ... * شیک صحنه‌ی بت فیلم آنرآنی گزارشی پر نکته که علاقمندان بسیار دارد. #۷ صفحات طنر انتقادی در باره‌ی هذر وهنرمندان ۶ «صادق عبداللهی» طنز ویی ما » دربارمی هنر و هترمندان‌میتویسد , # باضافای خبرها : شاسعات پشت پرده محافل هنری نش و نوش تلفنی » ومطالب خواندنی دیگر...