Cinema Star (January 1978)

صاد‌قانه گفتکو با : بيك انمانوزدی .. # گفتگو کننده: محندجعفریمجمد رضا نجادی اعتو اف میکنم که‌فیلمها بجای معلسه : 8 خر ورد سیهای ابران وومعت فعطی آن سالیی زباد گفته نده است. با نیز در نشتی نازه بدور از هر وع‌جنجال و ساره عازری *ه صحت شم و بنود تعارف های سول به تجزیه تحلیل کار اکثر سیبالی و قش يك ایمانوردی در اسن سسعا پرداختيم . و این مپنواند نمادی از وصعیت کنونی او وستها باشد. .,. وچه صریج و صیبانه خن گلت وچه واقع باله ,. ششی 6 بگذارید نی عضنمه آغاز کنیم اشما بر کارید : حسلی + کار با اننوهی شلم ۰ ابنهمه چرا٩‏ سس تروه صا ها ی ۱۳۳۹ پرنه است ‏ مهیی, حدوة هعنس 5 تم جنسان ز پاهباشد 8 رای هر کس انگیزه‌ایبرای‌هو کاری وجود دارد انگیره شما در این کار چه ود ؟ هن انگیژدی ویژمای نداخنم بلکه تساف بو: که عدا سح به علاقه شد + صنل ا ع, کار مندستارت‌امر با ونم پر خورهی با حامم ثل باشنم که مب رای کار معوت کرد . اوذ فکر نیس کردم که عور+ علاقه ۰ ءلی, سنا لاله در من شک گرعت که عامل ماند ۴ شدن من در ییا شه 8خروع کابنان + چه نحو بود 3 اولین فیلم هن بسورت لست. » آنرفنیا عرای انتطاب کاراگتر نست میس اسف خن يكك نگه گوچله بصورت نت مر فریاه نیمه غب ساموثل بازی کردم . ولی ارلین فیلم من بمورت حدق فیلراك‌قدم مرك ماموال حاچیکیان وه در آن وفع » فکر میکنم ۱۳۸۰ ود خرابظ سیهای ابران را چگوندلوری 3 مسا ایط سازندکی پا ثرایط ورود ۰ ۹ 6 6 تماماوضاع‌واحوالش»ستلورمن هسب زمانیکه من امنم بیثتر از نتافر به ینها می‌امسد باستتا»ه کانی که استعدادی نان میبا ند » آنها تفریا ماندکار میب ن سته که تصادفا وارد سینسا شدند مثل آقای ملكك عطیمی که از تاتر اسدند ۰ مثلآهای فردین ۰ آقای بهروز ( حرچند که پشتوانه‌ای در دوبله و توقی با خند ) و آهایی که میخواستد بدون یج پشتوانه‌ای تاتری وارد سینما خونسد پانصد نفر بودند که ثرایطمتمدرا بداشنه و هر ننیحه رفتند پا سینسالپذیر فنان سنما درست دو چیز هنرپیشه را کبیت میکند قاری بعدا ساحیان سینیا حستند که په نفم خود کار میکنند . ولی یکمنه دیکر حستندکه در نستگاههای خصوسی مواره تحاری راکار هر حال در حالا ‏ به اشتیاء بایه که می‌بیند و خوشنان میاید. میگنا ختد و ست ب ساختن کار حانی رای‌فشرهای بحسومی 8 ححنهای شا باعث شد 4 چنسد وال برای من پیش نابد ۰ هر فردی میزدنن "غزل‌برای فردین‌چه‌حا به جهت تفکر کردن با از طریق احساس پیب يك شاختی می‌برد که باآن هستی‌اش را ارزبانی عبکند. بهسن چهت مبخواستم ظر تان را در مورد هتر و رانهه‌اش با سینها پوسم ؟ تمییر عن از جهت محبای آموی‌هنر حر چیزی رأٌ که بتوانيم یا بنمایش پم گذاريم هنر حست .۰ فرضکنی ددکهسا پکویيم فرص باك مات چیست ؟ میتوان پنج کناب اجع په آن نوئت ۰ ولی قرعنك بطور ساده از نپدگاء من میشود گفت آنچه که ما از يك ملت مي‌دانيم , یعنی ات و بای دحنی ۰ نوشندعا و علیاتی که پك ملت انصام میدحند , پم اکر پخواهم نظر خودم را راجم به عتر پگویم عىان است که در دنیا وجوه داره 8 خب » در کل شا باآن نوعارشکل‌هتر موافقید که زشتیها و زیالیها را در يكك قالب زییا بمایش بگذارد . حالا عیروم سرا دومین ستوال ۰ کار شما در حیملای فیلم فارسی است و در این شرابطا که دن‌بست رسیله و حال کاری به آن داریم 4 چگونه شکل گرفت چون دربارم‌اش‌زیند گه شده است , من سینما را بدو قسم تقیم مسکلم که مبتواند کلینی از هر را شرع حالا با نثان عادن چیزصائی # بعد از ۱۷ سال بازیگری ,به چه ثغلی روی بیاورم ؟ #فیلم خوب ساختم شکست خوزدم ودز در شدم ... صفصه ۰ سس شهاره ۲۱۵ سب ستاره سینعا ال 2 جزو ۰ عوم ستم ؛ به طته سسوسی تج | لقفتاییی) واسنگی ندازم : نی مشل,سنیازحترصد! در خود بگیرد یکی هنر تحلیلی تکی هر تلقینی ۰ * دومی مد ننا و شامل شما می‌گردد و افاقا من متوحه شدءام فقس جواب شا قیل هر ورصیحی خو آ» راد بدون رودر واسی !این سینمائی ک رنه آنچیری صست کردم م‌خو پعی خواست مردم است به آنچ عا عیخو اس ٩‏ آخر چطور عمکن است مردمی که فرهك سالی‌اشان در حد نازلی است مواند معبار درستی رای سممای ی داحه باشند ..1 حالا به يك نتیحه حیرسیم 1 شم حترمدان هید تدریس پ؟ عطرح لیست 1 پر انم مظر حم اس هه عله تدر س‌ من همین م له چون بظر من 8 با شما موافقم و آلرا نیس از ذات هر جدا میدانم . دراین شر ابط 4 به آن هر روشنکرانه خاس معتقديمنه به این سینمالی که سخت تجاریست عترعند معلم ثیست ۱ حم ب ولی این کار ستبك شخ نیست . بمنو هن ان حرف شم" موس پنده محکوم در قضیه‌نیستم. چون‌سب. حسمیست عوامل زیادی شکل دهده من به تتهائی نمی‌توالم عثمر ثمر باشم پا به شم که وابته به طقه پولدارند اما ما محرريم سم تر کیبی بازیم که هبان پائین شهری بفهمده و بشناسد من لمی‌تواتم سرمایسه‌ام را در خطسر یاندازم (به خران تهیه کسده) بدون "نکه از جالی حمایتی شوم 8 ولی از ععوم مینود تعابیر زیادی کرد . این تعبیر شما از کلمه و محنوای «عامه» فقط آن چنه از موضوع را در بر می‌گیرد 4 ناهر قضیه است بعنی, اينکه