Cinema Star (April 1978)

بای صحبت بی تعارف گو کوش ... از : جهان * هیچو قت نخواسته‌ام به‌مردم دروغ بگویم. # تا چه اندازه » همه‌ی ز ند گیم‌بمردم مربوط است 3 # دوبار ازدو اج‌ودوبارجدائی»اما قلب من سرجایش است. * هر سلام وعليات کرمی دا حساب عشق نگذاز دد.. راه سختی را برای مسوقعت‌امروزيم بسمودام ۰ وحشتم از آینده است ..ء * همیشه دز باره من غلو شده است. اماة خه شیحا ۰۰ قلمم ۲ ۰ فا بیدا کردد وگو شآسان‌نیستاء. حی اگر به قصد گنتگوفی حدی, ناشد. از آتبت کننگوها که بی عارقجتتسیو حرفها زا در میا بگذاريم مي نابه وچه چه .. خها ادا وفت‌در کابارمقا‌هو اد و بوزها تادن وقت ور حواب . تارهماند برنادههای تلوتربوتی .. گنتم ؛ يا 1 رودررو ستسیي , گلت ۲ چهفایده! گفتيم: آزاین لاک خابعات یروت می‌آلی. وبعمار: خل مکنی گلت: کدام سنا 1 گفشیم مای «گوگوش » را با آلهمه شابعات تالوحت ۳ لب با خبری وقش رده که «چهرهای‌خودتر! آرسوکنی همانگونه که هستی . له نقاشی ددم گفت: ناهد بر همه راست, ببيبوبدی» یره نکنانی گتاد و علوار جین, وسرپالی ٍ تس مور 4 آن ععلت سالهایزیش ای سل گام بات حرجه تیت . کبی تکیده ورن بربده سل میرسد , حرکائش حلابتز خسگی‌دازدء ۳ ختماش خادل ثیست. به نهم مبرسد که تحمل کی .۵ آنهمه تراضی هت پیرسم چرا شکسه شده‌ای . ومی‌برسم. هی 1 8 تا آنجا که ییاد دارم زندگی کر هیته با نوعی اندوه همراه بودمتچه یکی نت ما تسا رد پیدا کی . بعنی ثهرت ۳9 2 نرب وجود ی کم » به آکرومات باز: داست ی کمکت. زا معا مین که وت اه اف وی ی ی ب ی دما ار ریغواییوجاناضاب نم مر چز اپ ی راک پهست آوری وفییری مسا ۵ ۵ . میداتی که چه مبتویم ! فیلجا این مرست که مي وزها #:مروقتمبخوايم ‏ میکر مرایش اضاری تاره زمان پرری .هت هبور پیش آمبی و این خل کم ورتم ودیگر فدمالی اد ۵۷ ای خواب مدا میکیره؟ کی من بل میخولت «کوکوف» ام :بر وا کم ی را 0 خوادنم مبمی و از ایرا زددگی . کرگوش آمروژی . ام ووسم وتهرت رز و + اد جرزش راهم بکتی چاره حمان چیز ماف که تو کی . ها ال بر ما مایت ای تجطب میزی که میکوینده. 8 اوائل » بنظر نمی‌آمد که ای تاره ۲۳۵ بت نتاره میا ۳ ات ی تس و ی