We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
وش مهر جونی
ت کارا کر هو قحیت ها
ای فاشته وازاین نظر په به کار ت هآز ۳۷ خوه ار اتحاب بازیگر و بفتم ی کاراکتر ها نداردب اما "و خط قمه و سای محده بتایایی باید آنر در خور کترش میداد و اینکا
د هنتها با دست آوز و
برای توجیه ستر آقای بوده ست که او را +بهانه که دخترتهرانی رواقه پاینست و مسلم. اینکه!اییجم انسهرسنای
تست و آنطور که از
ای او سیار صاف و پاك وساده ما چنین آدمی بر ایبافشدختر ی نمیشناسد به شهر غریی ی 9 وچه خوب مییود که لاافل بقسد وارد تهران میشد و لور ۰
: آق زن روسیی مواجه عیکردیدو دا ست » همانعلوریکه در اصل چین بود. باتوجه به اینکه از فیلم او میکوید «سفر آدمی
ی هالو» بر واقم ثباینگر
ست ند انی با شیطلت و دغداز بها
۰ بت نتين وش
مقسودی تیلم از سفر يك مره
آقای هالو
#بهانهها در آقای هالو سست و
نیا نه هستند
نصیر بان فبلم آقای هالو
زا نحات مبدهد
پث دختر نهرالی را درد
طی ملاقاتی با «عهری» (هخری خوروش)
که
بولی. او
ست آشا مینود و نی
گر فا ر
باث رن روسپی انکه بی به ماهیت صلی زن برد وسومه ها ودلرپائی حای او میکرید و شیفته نادکی او میتود
پتدريي رن نیز و تظاهرات عاشتافه او رناك وأفعیت بخه
میگیرد . ۲ اینکه مرد از میکنی وزن را فر سردو
تقانای اردواحس
اهیقر, از مهن
مرد با اینکه بعد" پی میرد کهعهریزن عسعی یت بار همچتان در تسمیم خو
ثي فیمالد س طرفی وفتی عیسد که
و اسیر حجیب (عنایتخشی) م دباحکیر
نیت در تسمیم. خود مصمتر میشود: اما
۳ 5
ن ارجیح میدهد که حنجان رند فی
او خود را ادامهرهد و ی ۸۲ تج و
* لحظاتی از فیلمحتیز ندهتر وشاداب تر از واقعبت های
نیم او میتوال چنین عنوبان ک ۵ میخواحنه پاکی و مادکر کی ۳ حام «اقای حلو ۷ بعمد شهر حو ند می کد س_ به چشما ماقسیتهای ی 4 عر ال حی ۹ قصد جستن دختری براق هم 4 سسته که سب و سسته --ه واج. و "داب ذن گرفشن آنهم ی سحی, عثیر مرد خیم ِ ای حالوست حیس م ای 0 4 شه ظالشن هه هی بیس آیمهای نظیر او حیآووردت : وان ار فسا احمه به بنگاه هیام کی و نعدرق ۰ ن خدا رای تظاحر به و قصابا بش میآو ل ك مل قصه حد؛ افناد. است: و جراسن حای صت ان ماجزانت وهیالطور ود
۱
4 مفاژه خیاطی و اتقخاب و سفارش لا ر وس هم ۶ مي که حنه وحود خارجی ندازه و عحیب ابنگ.
.۱ ندازم های او
را هم به خاط هیده
باتمام این پی های ست باز فیلمطنز
های بکرو وهی دارد و میتوان در با کمدی و و سکین که جلفوییدابه نست یحاب آورد که بهر حال متعلقبسینمای غیر* متعارف وموح نوثی ماست آلبته دون ثر نظر کرفتن محنهی رویانیآقای حالو که ظاحر! در خواب يلثه زن فر یکی رفص میپیشد و حالی به حالی میشوه . منحی واقمی این فیلم «عسلی نمیرپان» است« که خوه نقش آقای حالو را بازی میکند
رادر حال
07 صفحه ۹4
ر. او با تن و لح صدابش ۰ ۳ های خصوسی که مت ۳ ۳ ۳ تکار نی واقم
فیلم. سر لصلات ریا رب ست که نها نی وظ ۳ نی مینیاتوری منود میگو بنظتر سّ تحطااتحتی, ندهتر و شاد واقعیت عای عینی ستند. . چونخیلی فیق. و حاب خبه اد 5 ها خحنهی ۵ ای جالو جهی او + غلوخی و ۰ خ سات هه هه ۹ #ِ_ ۳ که ۰ ی #۸ 4 حا نرب "له هب خرف فر و سیصنعو ب حو ۰ نی نوهی شبطعت خیلی ماده لرحائه : ۱ حالکه سکو ِ بت می کنه که احصیب» رقیب ی هرسهه ومیبینیم که حنور حیب چکوت ِ ۹ تای حالم ر قالب یکی سوت هرو میبرهو خادحانی از را خر اب میکدت ازی شکفت انکیز نصی بان امسله و من نکاهش و خود هر و از فش #نرچی و لحتات فون العادهای , نددا و حستدلی یلم عجوه میآورد کتنی ست که بازبهای افتظامی خوروش مخصوسا علایت خی حمله
وژکیهای فیلم مصاب میآیند بطلور گلن اي فیلی کار «حهرجرنی کار گرهبان» از کار «ميرجصوني ت الیته بدون دم تسظر کر تن دیالر ۵ که از آن «علی نسبریان» است
حراب شده نو
ساریمت ۰ است
شماره ۲۳۳ تاره سینما