Cinema Star (May 1978)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

۸ سس کلوز از داز ۰ ۱ : اطاق خواب: » کمد مخصوص: لباس در گوشه اطاق قرار دارد. هان داخل کادر تصویر می‌شود ومینشینت ۰ -. بيك کلوز آپ : صورت هان» حالیکه به جائی خیره شده و فکر ی‌کند. . این صحنة بة آهستگی مه مبحنه ر میکس می‌شود . تلانك شات:شامگاه » خیابان از خیابانهای کثیف وفقیر نئین‌لندن هان باً عجله در خیابان هیدود. نیم نگاهی به آسمان می‌اندازه و به آژیزی کهشنیده می‌شود گوش میدهد . ۷۲۳ لانك شات : يك حمله هوائی آنجام‌می‌شود و دنبالآن‌خرابی‌ساختمان‌ها. ۳ لاناك شات : بمب بسمرروی پناهگاه می‌افشد . هلن باسرعت دو زميشود. 2-۴ لانك قات ء خیایان کی پعداز پرتاب بمپ . علن مشغول قدم زدن ( یف ٩‏ براعرآستین کراه دمدر متزاش ایستاده است. . ۵ --. مدبوم شات : همان مرد از زدیکتر دیده . می‌شود علن وارد کادر قصویر می‌شوف . مرد نگاهش را اژآسمان برداشته و متوجه هلن می‌شود . ۹ م مدیوم شات وتابچه روی زمین مشفول بازی گردن . هلن می‌نشیند . مادر يك فنجان ای برای هلن می‌آورد . ۰ 9 ۱ ۷ -م. مدیبوم شات : پدر ومادر هر ۱ ۹ بايك فنحان چای که در دست داارند 3 شنیدن سدای انفجار_ تگاه چوت یگر میکنند . فنجان خود را به زمی ی گذاارئد واز جا بلند" می‌شوند. . لانك شات : بچه‌ها زبر میسز پروند . هلن ومادر هم 9 را بزورزیر یز جای میدهند وپدر پشت قالیچه‌ای که پیش" بخاری آویزان یس ۹ .. مدبوم شأت: دوربین در زیر کّ بدلیال کسی فیگردد . مادر ییاد . ۵ سناز بو نو بسی تر جمه‌و تنظیم از : باریزی دنباله‌سناریوی‌ساعات‌نومیدی : تن رجا | یج اه موز یه اون شب را فرابوش نمی‌کنم . آون شب یکی | ز مدترین حملات هواتی انبم گرفت. هلن : من با عجله از محل کارم بخا نه _ صدای آژیر «فید». می‌شود. صدلی هوتور هواپیما از دور بکوش هیر سد ‌ هلن : من هنوز مسافتی ماخانه فاصله داشتم که صدای موتور هواپیماعارا شنیدم. اون روزها همه باهم مهربان بوّدندوهردی که در مقابل در خونه‌اش ایستاده بود که اگر داخل خوفه‌لش برم امن‌تره ومن رفتم توی خونه‌ی آون . هلن : آنها خانوادهه‌ی خوبی نو دند. مدت زمانی نگذشته بود که مادر بمن چای داده بود: که دفعنا صدای انفحاری در نزدياك منزل بگوش رسید . ساصدالی آنتفجار ده هنوز هلن : پدر » بچه‌ها و چند تاا ازماهارا زیر میزها قایم کرد .. صدای موتور هواپیماها بلغدتر هیر سث ۰ / میآورد که چیزی رافرآموش کرده: آهسته از زیر میز به بیرون میخزد س دوزبین" با «پان» آورا تعقیب می‌کند . تایه «میل بافتتی» خود میرضد آن را برمیدارد و به‌زبر میز برمیگردد ۰ ۳۰ کلوز آپ : پدر مشغول کشیدن پیب دا بوی پیپ بچه‌ها می‌قهمند که پدر مشفول پیپ کشیدن است کلوز آپ : چراغ اطاق تکان میخورد. (روشن است) کم کم‌چراغ‌خاموش می‌شود . اطاق در تاربکی‌فرومیرود(وقتی حلن وارد شد هوا گركك و میش بود ) ۲ -مدیوم شات : اطاق تاريك‌است فقط در تاریکی می‌تو آن تخخیص داد که پدر بدانبال شمع هیگردد وبعد آن‌راروشن هیک 5 حال باث بات افر آد را پر سل, سب _ کلوژ آپ: مادر با بچه‌ها صحبت هی کند ۳ کلوز آپ : پسر بچه کوچکی می‌گوید : ۱ و۳ مدیوم شات : شب -جلوی در خانه . پدر تصمیم دارد بفهمد که سب کجا افتاده است نا گهان او ست تکان داده و تاره هکت .. هلن پئت سر پدر به جلوی در میس آید . لانات‌فات : درست میل صحنه قبلی, اما کمی بازتر ". يك سرپرست و چند ‏ نفر دیگر داخل کادر می‌شوند در حالیکه سرباز بیهوشی را حمل هی‌کنند. با راعنمائی پدر آنها سریاز را به داخل خانه میآ و ر فد ۰ ۷ -مدیه مشات :داخلی » اطاق‌نشمن. ۱ سربرست و هلن دکمه‌های" او نثاندهای زیر نور شمع : لباش سرباز را باز می کنئد . ژنده بودن را بروز میدهد . از روی پیثانی‌اش جاری انت و قلبش میز ند . ۸ لانث شات : مادر باباك فنحان چای داع وارد می‌شو د ۱ هی‌بیند و لبخند بی‌رنگی میزند . با کمك دیگران می‌تشیند و هلسن او را در نوشیدن چای باری میکند . , بریاز او ر ۱ ( عون | ۱ ۱ ۱ ۱ ۱ ۱ صدای مهیبی بگوش میرمد. هلن : شیع بزودی روشن ميشود. آن روزها ما عادت کرده بودیم که همیشه‌شمع وهمینطور برای ما عادت شده مود که هر تب‌از سلامتی‌همدیگر ‏ جوبا شوپ .۰۰ دم‌دست ن‌اشته باشیم مادر : بسیار خوب » اراحت نباشید. سر بچه : پدز بمب کجا افتاد. هان :,پدر با عجله دم در آمدد‌بود نا شهمد بمب کحا افتاده است و قن اورا تخقیب کرلم . او عکسی اشاره میکزد که بطرف خانه هیآ ید . هان :اکثر ها عقیده خوبی داشتيم و ان مداوا با کمك‌های اولیه بود .زیزا جراحات او زیاد عمیق نبود و از شروع زخمی شدن او زیاد نگذشته بود و خون زیادی هم از بدنش نرفته بود . هلن : یکبار دیگز چای آوردند. حضی وقت‌ها فکر میکنم که اگر بخاطر چای‌نبود انگلیسی جماعت از میدان جنك زنده تیرون قمی امد 9 آن سریاز در حای خو د نفست و ک کم همه چیز را تخخیص دان. (آداهه دارد) چند باسخ به سئو الا ت‌شما اصنهان آقا محمدرضا اقتداری ۱ضمن تشکر از توجهی که به ستاره سینما و بخصوص به صفحات تحقیقی آن دارید ما هیچوقت نگفتيم که نویسنده داستان فباید مس عمل به خرج دهد اگر در مورد غذا ب بختن زهره گفتیم ثات اول و آخرکاقی است منظور این که تماشاچجی خودش قیبه شان‌ها را میت ۳ . آنچه شما ه یگوئید مربوط به صحنه‌هائی است که محل‌دوربین ثابت است و دوربین روی به پابه میچرخد و باین ترتیب زاوبه محور دوریین با سوژه تغییر م یکند . ولی معمو لا منظور از لغییرز او به [ ۲ صفحه ۲۳ دوربین تغییر محل دادن دوربین هم‌هست. ۳ «پرش» مهمترین مسئله .مونتاژ است من تعجب م یکنم شما چطور می گوئید از «برش » میترسم . در مورد آبجاد پرش بطلور عمدی بخاطر ابجاد هیجان در فبلم دقیقا همان مطلبی است که ما در سلسله مقالات «فلسازی » قبلا به آن آشساره کر ده‌ایم و شما خوب به آن توجه داشته‌ابد ولی بادتان باشد آن «برش» با «پرش» های بی موقع فرق دارد . موفق باشید . 8 تهر ان . آقای علبرضا جر احان. ۱ سب فرق ین «شات » و «بلان» و سکانس ر؟ در سلسله مقالأت فلم‌ازی بقیه در صفحه ۲۸ شمار هد ۳۳ ت ستاره سیئما