Cinema Star (July 1978)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

اختلافات میان زنوشوهر» پول واحنیاجات مادی‌هميشه‌يك نقش اساسی را بازی میکند. و این شمای‌و اقعی‌وصادقانه‌ای ازنوعیت زندگی شهرنشینی امزوز در جامعه مامیتواند باشد. نظارٍ اگیربهای جزئی وبظاهر بی‌اهبیت را در رابطه میان همه زن وشوهر های این‌طباوقفراجتماعی میتوان سراغ گرفت ودر همه حال تکوین فاجعه وه‌صیبت را مشود به جزئی‌ترین ا خانوأدگی نسبت داد . با تصویر دقیق و قابل لسی که از هسته مر کزی زندگی این زن و شوهر بدست آورده‌ايم » در لحظات‌مربوط به اخراج «محسه» از اداره وبا تصویر سازی ذهنی ازبی 7 بزرك ۰ هراکنی نی ودلسوز اه بار عاطنی ودخالت احساسی تماشاگر در ِ اگر چه می‌توانست پی‌آهدی پرسوز و گداز وائك انگیز در برداشته باشد معالوصف پرداخت واقع گرایانه وسر‌شار از آگاهی کیارستمی ازاین زخمههای احساسی و عاطفی» لحظاتی جذاب و عاری از هر گوفه آغراق می‌سازد.ازسوی دیگر حاشیه پردازیها و جربانات فرعی ماجرب یآن‌که لطمه‌ای به انسجام کلی سائل اصلی وارد سازنددر عبن تقش پیش برنده‌اشان در تداوم بخشیدن به آهنك وریتم يك ضرب فیلم » جذابیتهای خاس خود را دارند کهدر همه حال زائد و نچسب هم بنظر نمي‌رسند. ازجنابترین این فصول فرعی ۰ سکانس که مشروب فروشی است که قهرمان داستان بدنبال يك درگیری شید باهسرش و نیاز قابل در کش به مفارغت از خویش» بدانجا کشیده مشود . فضای میخانه وآدمهای آشنای آن بگونه‌ای‌ترسيم شده‌اند که بدون کمترین تاکید واغراقی ۰ این تصور برای تمائاگر پیش می‌آید که هر کدام از آدمهای حاضر در این دکه مشروب فروشی » در وضعیت روحی مشابه با قهرهان داستان » واحتیاج بخود فراموشی سرازاین محل در آورهده‌اند . اما قهرمان داستان هنوز هم بارشته‌ای پردوام بزندگی بیرونی خود وابسته آست. نگاه نگران و هضظرب او از پشت شیشه میخانه به کودك خردسالش ؛ تج دقیقی آزاین پیوستگی ست. اگر چه گنت وگوی جماعت حاطر در میخانه هر چند لحظه یکبار او را بدرون جذب میکند» اما این جاذبه‌ها کم دوامتر از آن است که تمایل شدیدی برای گریز در او بوجود آورد. پاسخگوئی های صریح وهجوآمیز صاحب دکه به اظهار نظر های ملاصفتانه آن مهننس» محتوای تخدیر کننده بسیاری از فیلمهای فارسی را بیاد می‌آورد ودلخوشکنکهای بلاهت آمیز یکه در سطوح مختلف نیم بزرگتری از حجم مفزها فان رده ات #گز ارش : سینما ز ند کیی ابرج مطلمی منتقدین واگر زیرلتر باشی وبا هوش‌نر هر دو صدا با هم .. از گزارش درزنده نگاه و قربانی نکردن جلوه‌های طبیعی زندگی در میتماشت : حوادث و تفاقات عادی ... بازهای عادی ۰ صداهای‌عادی. کیارستمی عادات زندگی را انعخاب میت کند تا دو چار عادات سینما نشود . او زندگی را به اين سینمای متداول ترجیح| می‌دهد و امنیاز او و نه کارش در همین «گزارش » ,برای سیلمای مسا فیلمی است بر خلاف عاداتمعمول,عاداتی که سینما را صرف نظر از بعضی نمونب های استثثائی » عموما محدود به قواعد واصولی نموده است که سیار هم بدیهی‌و مسلم انگاشته می‌شوند . ابن قواعد و اصول از زمانیکه نطنه يك اندیثه سینمائی در عادی فهن يك نویسنده سینما جان میگیرد ؛ او را محاصره نموده و بعد قالبتس گیری می‌نمایند و بصورت یك‌طرح‌جامع تحوبل کا رگردان داده می‌شوند . کارب گردان نیز آنرا در بسنه ی زیبای و با هارلك مخصوص روانه اکران میت نماید و بعد با صدای تشوٍ ق‌است از نالعیه توده مردم .و یا صدای کف از احیسه جاست [ کیا رستمی نه به مردم‌دروغ‌ه ی گوید. نه برایشان خیالبافی می‌کند » نه با گیرد: . کفت و کشنار و عصیانهای قلابي ءنقش یکی از مهمترین نشانه‌های ظاهری توفیق يك سینما گر در جلب و جذب همه احساس واندشه تماشاگر ء میزان توجهی است که تصاویر فیلم به بت ارزش واهمیت جاری در آن » حواس پینشده را جذب میکند . بعنوان مثال در يك صحنه عمومی (لانك شات) هرگاه توجه و دقت تماشاگر جلب حرکت اساسی صحنه باشده میتوان تأثیر گذاری تصاوبر فیلم و جذابیت حرکات آخمهای داستان را برای تماشاگر » باور داشت ۰ "گزارش از چنین خصیعه‌ای برخورداری دارد وچنان‌است که حنی در صحنه‌های‌عمومی وبان» هبه توجه تمائاگر معطوف بحرکت اصلی صحن؛ است » بیاد فیاورید صحنه مربوط به بیرون بیمارستان و جریان پتوکفیدن روی کودگ را » در اين نماقی عمومی با آنعه فضای گسترنه‌ای برای جلب حواس تماشاگر وجود دارد » اما رابطه با آدمها و اعمال ورفتارشان چنان دوام و قوامی دارد که در این پلان عمومی هم باز نقطه نظر و توجه دقیق تماشاگر بسه موضوع اصلی و حر کت قهرمان ماجراست » هر چند که این حرکت کشیدن پنو در يك زآویه بسته و در گوثه ناپیدایی از کادر این نما » جلومای کمرنك دارد . غرض از این اشاره »دس آوردن میزانو معیاری است برای سنجش اندازه و قدرت جذب تصاوبر و اعمال آدمها که تماما ناشی از قدرت خلاقه سینماگر در جلب حواس تماشاگر مینواند باشد . توفیق کیارستمی در گزارش » یکی از این موارد نادر و درخور توجه‌در سینمای ایرانی‌است ۰ چرا که این سینما گرهوششوصاحب سلیقه در جربان پرداختن به يك سینمای رالیست و واقع‌گرا » از تمامی عوامل و عناصر موجود به بهترین و هشیارآئه قرین شکل و فحو عمکن بهره گرفته انت و حاصل اینکه » گزارش یکسی از جنابتریین فیلم های سینمای برتسر اسرافی انت کسه در يك مورد حتی می‌توان آیسن فیلم را نخبهترین اسر سیغمای ایرانی بحساب آورد . و براستی که گزارش در رسیدن به تصویر پردازی از عناصر يك سینمای واقعگرا در" حد یكایجاز » سینمائی موفق و نرشار از افه های رالیستی وانسانیست. گزارش بلکغمونه کامل و با ارزش از سینمای واقعیت پرداز آیسبرانی است که در قلب حقایق و مسائل جاری در محیط ‏ تصویری موجز و دقیق از زندگی يك قشر وسیع اجتماعی بست میدهد » ی آنکه در این باز سازی آغسراق و اغتشاشی وجود داشته باشد . در گزارش تمامی عوامل [] بقیه در صفحه ۳۱ انتخاب سناربوئی مملو از ... صحنه‌های قهرمان را بر ایشان بازی میکند . کیا رستمی فقط از خودش درس‌می مخب او زندگیش است: ۰ .هر او با سماجت آنچه دیده و تجربه کرده . عٍ در حاشیه سینما ... در سالن سینمای نمایش دهنده فیلم «کزارش» دوستی سرثار از عثق به سینما » مثل خود ما آلبته ! مارا در منگنه‌ی محضورر گذاشت که « بنظر تو » هدف اصلی‌این کالای تجارتی که اسیش را سینبا گذا ت تو که در باره سینما بمینویسی؛ با بهر حال این رفیق عزیز ما اول بمرضثان رسانیم که رفیّق » اولا که لازم نبست من همه چیز راجع به سینما سد و خصوصا حدفش ۱ بدانم» «چیز» نوشتن که دلیل «چیزه نمی‌شود | بخصوص اینروژ ها که رس شنه » هرکی, هررکاری دلش میضواد بکنه ,1 دوم ازاين » حالا که زباد اصرار داری» میگویم کهبدانی سیتیاه را دوست‌دازم» بای دلیل که مرت وامنی ۰ نیازمند این کالای تجارنی . و هستیم ! و بعد فرح کز درخصوس‌تلفی‌آم 1 راشف کت . که بعله :... هدف‌سینها همان‌هدفی است که خیلی‌ها میخواهند «هدف» باشد. وچه هدف‌خوبی: رفیق عزیز م » سینما خیلی راحت کارهائی رامیکند که از توپ وتفنك ساخته نیشت را هکلم اه عاطت و حرکات وشیوه زندگی و خصوصا ذه پر از فانتزی رو روبا» از طریق داستانهای پر از ای ای و اکتر پردازیهای خیال انگیز » بشدت دیگر گون همین ارویاهای تصویری وافتقال منش ۰ 1 اساسی در بنیاد شخصیت جماعت تماشا گر بوجود می‌آید : واین یعنی یکجور شتئوی منزری که ارزشهای فردی ,و اخلاقی جماعت کر را تچار تزلزل میکند. وجباعت تاه ی ۱۰ ظریی بیاری از خصایص انسانی وقومی وارزشهای اخلاقی ِ کیفیت اساسی خود را از دست تعییر و تبدپلات سریم ذهنی » ضدیت های دروئی انار که از طریق قهرمانان سمپاتيك و دوست داشتنی سینما » منتقل می‌شود » تزلزلی نهادی در خصوسیتهای قوهی و " ارزشها و سنت های اخلاقی يك ملت ایجاد میکند. این سینماست رفیق » که در لفافه پرژرق وبرق تجارت‌پیچیده شده و «خود فریبی» و «فر‌ار از موجودیت» .و رویا بله » درویا» کالای اصلی این تجارت پسررونق هستند . یعنی همان چیزاثی که اینروزها خریدار و طرفدا سیر ری در سراس دنیا دارد» ما عم از ین کالای مجذوب کننبه هستیم واز شما چه پنهان خیلی هم دوستش داریم . خصوصا نوع غربی‌اش را 4.. م سب تن و در مسیر ۱ وحتی گاه گستاخی » سعی‌می کندتجر ببانش را از زندگی دور و برش در زنده و فعال با افراد و کلیت فیلش [] بفیه در صفحه. ۲۲ [] ضفحه ۳۷ -‏ شماره ۲۳۵ ب ستاره سیتبا