Cinema Star (November 1978)

نظر سر ید لف فد حمله دار ند مدای اه تن اح‌ها از بای درحت اوح خود سید . فر باذهای امنهوم نجدها ثر مبان صاهوی سرام الگیز کلاعها وحشم دوام ار ایا که حهای‌از ر للم سالد داد لا قار و قار شدیتو هر لسن یگ تام للم که م آو ز دند تناس اسان اد الا نطالم داك . نستهيانيم را اب اد ۱ لمی اقوج لسن گر نع » امادر ار ن نکات دیا تاحه ری بای حصدای حشگی کرث و شکست ۰ بش از 4 ری تاحه دور شوم ؛ زر انس لجخله هیاب زهسن # دای ساطو ی ابجاها بود. و صایادت هراس ی سا سا و دك ان لیر بل اسان فلع هناد ۰ با ۳ سا ات اب نسسته انگ. ها هه فضای ۴ ی ِِ ات #ذارساه را سر سرو مدا و هیاطه آنجصات ندید لبود که در فامله چند لحفله هیا سای مدرسه لز ذیاك بجر و حیم له و له یاو ی اد غیا نیم ده حنا بو دلد ضدبر و الم از انن فب بیجشسقا اسر نسم از ۰ ۲ ۲ قبل 4 قال در آلشفته و له حیاط فدر.سد ۲مدید. . هی تل تا گر اثی و توجسسه من ثم آن تقایق موجه کلاغهای خن ]لو د لو ث 1 در حالتها از آو خنه لویم لاش معرنم جا بای سنحکس لر اي خود لبالم . سگیتی فا لبم وی نسها و بازروهايم لود وان لاعث متد که وضع ا عادل و خطرناکی داشته لاثم .۷ هی ترس و وحشت نگران لسدعام . هضوای کازاغها را داشتم : تعد.اث آبپالطلو ر عحسی زباد شنه بود و داش ثار و قار هر لس )گس شان لو حشتيم هی انداخت. باناك خکل تهدید کته روی درخت اج او ار م ی کشت و سم ‏ حتلا شیک قااسسا ۰ دای جیغ جرجه ها ثر ان هیالابات سرسام انکیز کم و محو نون . هر حانل کندلی ود تعلال خولم را روی شاخه حتظط کرتم و اعد توانستم حای پائی ۸ ای ود لاليم اما صوز وصم اسعاتل و خطر ناگی داشتم . فر بادهای خشم آلود آقای نام و فدیر از بائین ثرعسسصست لگوشم مبرسبد. . آها تام هر اسم دد. این لحنله به ؟لاغهاع لوط هیشد و له حمله گاه ستاء آنیا اون توشد‌ای سخت و تعار ۳۹ احلر یم عجو م هی‌آوردند برد « کهای تبز ووحلی آنیا که چعد جای صور تم را خر اش الداختانود در مقاشسل برس و لگر ابی‌ام از قوعا اچیز ود لخصو سس که حلله کلاغپا هر لحئله شدت میگرفت و آنها که وحشتردگی و هراس مر | در بافته‌بودلدبر ای‌حمله جری‌تر وگساح تر از بیش هي لبودند . در حمله های گادو بگاه آنها سرم را مشل لالگ پشت درون نلوزم پمییان میکرنم ۰ در هسن دفابسق آقای مدیر و لالم عدربه که از وضع اعتعادل من احساس تگراني هیکردند » فر اش‌مدره را رای باری من له بالای شرحت قرسادند , فر لش با چوب بلند 4 در نست داشت‌تصمم گر فته بوذ که کااغها ر! فرهاند . از پایین ثیز بچدها با هیاهو و سرو صدای زیاد سعی داختند کااغها را اوحشت بسدازند . وضع مدرسه لهم ربخته بود ۰ تمام معلبها و بچنها از کلاس اه سار عست 1 دار وی ار بِ ۲ سا سالگی اسر سر اسیم درس اب وت آمده او ثار حیاعا قدر اما گر شعت تودید صباظو و سر وصدای تحاها باوج حود رسده: ود واعای مدرد | قل ِ فال 3 سای سم سار آو ات9 بود . اما کلاها جری تر از آن بودند و و لد ای لحطلات لدوت کعتر بسص هر اس اعفرف من تورش می‌آوردند . هی هدف آنها مو.ب هن ود و هن طسق آنچه فلا نحینه بودم می‌دانست.م 4.٩‏ آلها فصن دارند با وله تبز + تراد خود چنیم مرا قلف گر ار دهند . بان دلبل در دفا‌هجومجسیآنهاس وصورت خود را از عرش متفازهای للعد. و تس آنها پهان سکرام ۰ فراش مددسه خروع له تالا آمین از دخت گر دمنود و دز الین فرصت من ترااتم جای بای عحکتری زٍ اي خوت اسا اه خستگی و که فتگسی شدبدی, در .۰ های ود حس کر نمو شتهاييم از سل وزت بدا عاسصز کلده نود ۰ تیونها با له له در ف زب هر آلینفد4 در حالسکهیاهوی غر نب بر ال داشتتد. .اما ۲ این لنتتات هی سا بر اي انداتاه نو دلد سای ار بر نید‌های حشبگبین و جد د لا غیا که ار ان تفای تعف اتخان ستتر ار جهل با بسصا: هت هیجساد به چرعش خشم ۲ گس خود اذاع4 سید الند و سابدهای سیاء ثالهای از رل و گستر شمثان ترس آ ۵ عی تواح یکی ؟ سای بالای هر ۳ ۳ اد ییا لر ۱ ۷ لین بزر گی‌تصورلمی کر دم. تعتعی از انیا لصا بزو گر از / للف گربه لز راد لودند ووقتی ال س ی آشو دند رز گی حنه‌شان طر اس‌اگیز تر نشان‌هیداد به کلام از هیان الوه کلاغها در حبله از اقیه لو فند و لور عصب. ۱ سس آسزری ‌ گتاح از بلق تتلر # یآ عد اد لر اش 9 با استاطاي ترخت تالا آمنه نود با نکر تگرانی و ترس آشگار از فبات فاصله دور در حالبع جرب دستی‌ای را شر طوا تعان مداد با سرو صدالی که از گلویش رون مبزث : هی آه شید که کلاخهای را لش ساند , اقا کالاغها للون توحه ناو هر آهورد حسلبه قر از سدادند ه طور مداوم چر خسی دند اعك اجان شحو م هی آو ر ذلد ۳۰ س را ار اسساهه لور لت ال ال حتت. بت 1 تسا ای مدرب ناز عم بالاتر آعد . چند هر ی صان تقبا قاس زد تهان. .ار انن عستام جه دی فر اش فضار! هی‌شکافت و صدای‌ظر بادهای مرلوم او الظوش سر سید « وفتی حای بای ود ار | کت دیلم له یانسی آیلتن از درخت ل داخم و انسکار .۷ سرعت انحام دادم . ر گفهای بار يكي از باگ مایم گرم از روی گو لهام راء گر فت لو دو از بق٩‏ بم الط اطروت. م کز بد ال متری از آشسائه فامله ۳ قته توشم , اما هنوز کلاغهادست بردار نبودند , وهجان یه شحو م و حشبانه خود. اذاهه یل ادند. . هر لحظه بيشته قوس از مد و ناظیم + تب بت آسبه [] هتحه ۲۱ تس فو ام بر دیش سدای خنيم آلود آفای عدیسر و فر داد های عتابآلود ناظم مدربه ابات لور واضح‌تری بگوشم عیرسید و لصو لح یدید کسده ام هر اس‌خونارمای شر فلم اند اخته لود ها و هجرم لی‌وقنه آلها از بکعلرف و ترس از عقومت و یه سختی که ذر التثلارح نون ان تشویتی دارم می‌ساخت ۰ ۷ این وجود رعائی از نست بر نده های لدسصت. و انتقاعجو را به هر عقوبت و تنسهی بر صسح تیدالم. نر ابن, عهدت هد لو ات و ست ذاده اوتم . رعقی ر ستهاو تصلات تلم باقی لمانده لنوت, اسباع ۳ ییا ار مر ار سس و ثر کف حیاط عنرسة قظارء نگسسم ات کنده‌ای بوجود آورده ود و من سدانستم له سب اسلی انن شنه صاهو و لی‌اطمی عستم و ناظم عدرنه در ازای این لی‌لخلی و هیاهو نشدت تسبهم خو اهد کرث . از رف دنگر حدم انشام جویانه کلانها هر گونه مک و تحمل را مخامار ۵ آعبر سکرد و هن‌عجبور بودم 46 ۷ سر رل * عصو ات سحت. س‌سانام مدارسه از چسلث ۳۲یا ر اه فراری اج بی. فر اش‌عدر 4 که در انن اسلا فامل* #دیکی اس داشت شروع لب 4 رو لشاند گرد وهدام سرزلشم هیکرد و از آنبیه و تاغل یر اه نله هیکرد و ددنن وسله دل‌لاگر انی‌ام را شدت. هی اشئید. , .‏ لت از ار نیام ار | ۱ ‌ سر او حیته ای سخت آفای در تر این لحصله اغها نه در رنه حسعی ثع دار دای نست زیند. و انار علاوه بر من قر اش پیر هدرسه دا لبز مورت حمله قي ار دادند . فراش رسد شماره ۳۵۷ تاره سینما و۳ ۲۰ تب ۰ اضر